ادمایی که به یه جزئیاتی ازت توجه میکنن که خودت اونارو نمیبینی واقعا حس خوبی بهم میدن

خسرو شکیبایی میگفت:فرید بابا عشق اون نیست که وقتی دیدیش‌دلت بلرزه، عشق اونکه وقتی نمیبینیش دلت میخواد از جا کنده شه:)))).

.࿐

بالا رفتن سن مزایا و معایبی داره،
مثلا کلمات روزنامه رو از نزدیک نمیبینی
ولی احمق هارو از دور تشخیص میدی!

زاویه دید چیز عجیبیه؛
‏وقتی از یکی بدت میاد خوبیاشو نمیبینی،
‏وقتی از یکی خوشت میاد بدیاشو نمیبینی.

شما فکر میکنین آدما یهویی میرن
ولی اشتباه میکنین
آدما هی منتظر میمونن بفهمین،ببینین،انجام بدین
و تو این مسیر هربار که نمیفهمین،نمیبینین،انجام نمیدین یه قدم میرن عقب و وقتی دیگه همه چی خیلی دور و کوچیک شد روشونو برمیگردونن و برای همیشه میرن

یه جمله ی قشنگ

نزدیک شدن به مرز پنجاه سالگی، معایب و محاسنی داره، حروف رو از " نزدیک" نمیبینی ولی احمقها رو از "دور" تشخیص میدی.

. Good friends are like stars you don't always see them, but you know they are always there

دوستای خوب مثل ستاره ها هستن، همیشه اونارو نمیبینی اما میدونی که همیشه هستن.


.࿐

دنیا اونقدر کوچیکه که آدمایی رو که ازشون متنفری هر روز میبینی ولی اونقدر بزرگه که اونی که دلت میخواد رو هیچوقت نمیبینی.

. .

از نظر روانشناسی: زمانی که عاشق میشوی آسیب پذیر میشوی؛ ترسو میشوی، حسود میشوی، صدایت تغییر می‌کند وقتی با معشوقت صحبت میکنی، رویاپرداز میشوی، خیلی دل نازک میشوی، کسی جز او را نمیبینی و کسی جز او را نداری. و زمانی که معشوقتان را از دست می‌دهید خیلی غمگین میشوید؛ ترسناک میشوید، کسی نیست که با صدای بچگونه حرف بزنید، دائم به این فکر میکنید که سهمِ چه کسی میشود، و باز هم نگاهتان جز او کسی را نمی‌بیند.

دقت کردین جملات وارونه چگونه است ؟

(( گنج )) (( جنگ)) می شود ،
(( درمان)) (( نامرد)) و
(( قهقهه)) (( هق هق )) !!!ولی
(( دزد)) همان (( دزد)) است
(( درد )) همان (( درد )) است و
(( گرگ)) همان (( گرگ)) اری نمی دانم چرا
(( من )) (( نم)) زده است و
(( یار )) (( رای)) عوض کرده است ،

(( راه)) گویی (( هار )) شده ، و
(( روز )) ب (( زور )) میگذرد ،
(( اشنا)) را جز در (( انشا )) نمیبینی و چه
(( سرد)) است ((درس)) زندگی ، اینجاست ک
(( مرگ)) برایم (( گرم )) میشود چرا که
(( درد )) همان (( درد )) است.