گفت: چیزی عمیق بگو...

گفتم: من با کسانی خندیده‌ام که وحشتناک‌ترین چیزها را در مورد من گفته‌اند و فکر می‌کنند من نمی‌دانم..

بنظر من وحشتناک‌ترین اتفاق دنیا بی‌حس بودنه. این‌که نه کسی و دوست داشته باشی، نه عاشق باشی نه متنفر باشی؛ بی‌حسی آخرین مرحله‌ی شکستنه.

من با کسانی خندیده ام
که وحشتناک ترین چیز ها را
در مورد من گفته اند
و فکر می کنند که من نمی‌دانم..

وحشتناکترین قسمت بهم خوردن یک رابطه اونجاست که از خواب بیدار میشی یادت میفته‌ ای وای!!! تموم شده و تنهایی...

جای یک دقیقه آسایش نیست
گاهی از مقاومت خودم وحشت میکنم

- صادق هدایت

بزرگسالی به طرز وحشتناکی داره من رو از پا در میاره، اصلا نمیدونم رو چه حسابی یهو این همه مسئولیت روی دوشم گذاشته شد، بخدا من فقط یکم عدد سنم زیاد شده، همین.

- پرونده جنایی آبادان
- پرونده جنایی خانه شاه‌میرزایی کرج
-پرونده خانه‌ی وحشت تهران

زندگی یهو زورش بهت میرسه، سر نوک مدادی که میشکنه، سر ماشینی که روشن نمیشه، سر اون یه قطره قهوه که میریزه رو لباس روشنت، سر یه حرفی که یکی بهت میزنه، یهو زورش میرسه و هر چی که در برابرش مقاومت میکردی دیگه وحشتناک سخته.

آیا چنین دنیای وحشتناکی ، جهنم هم دارد؟:)

آدمایی که کارای وحشتناک انجام میدن، خودشونم وحشتناکن...