مشکلات، نگرانی‌ها و اضطراب‌هامون کم نیست. تا می‌خوایم به خودمون بیایم، تا می‌خوایم یکم خودمون رو جمع و جور کنیم همه‌چیز آوار می‌شه روی سرمون. ما غریبه‌هایی هستیم با دردهای مشترکِ آشنا، ما جوون‌هایی هستیم که جوونی‌مون به تاراج رفت و چیزی ازش نفهمیدیم، ما یک زخم گنده روی صورت ایرانیم که هیچ‌وقت قرار نیست خوب بشه.

نوشته بود:
انگار تو واکسنای کرونا غم و افسردگی ریخته بودن
چون بعد از سال 98 دیگه نفهمیدیم زندگی چیه!

‌
گفت اینقدر کم کم فراموش شدیم که اصلا نفهمیدیم که هنوز فراموش شدیم یا نه، حتی خودشم نفهمید که فراموشمون کرده یا نه...

. .

اخرشم نفهمیدیم ک باید رفت دنبال اونی که رفته و دلیل پرسید یا فقط باید به انتخابش احترام بذاری؟!

چه دوستها که دشمن بودن و نفهمیدیم.

اخرشم نفهمیدیم ک باید رفت دنبال اونی که رفته و دلیل پرسید یا فقط باید به انتخابش احترام بذاری؟!

‏ چرا کات کردی؟
‏- خیلی بهم توجه می‌کرد، خوشم نمیومد.
‏_ _ _ _ _ _
‏ چرا کات کردی؟
‏- بهم توجه نمی‌کرد، خستم کرده بود.
‏و خودمونم نفهمیدیم چی می‌خوایم :)

آخر سر نفهمیدیم،
واس خودمون زندگی کُنیم یا بقیه :)

.࿐

‏با خودمون که تعارف نداریم،
هممون تو زندگیمون یکی بود که وقتی رفت نفهمیدیم ،
ولی چند وقت بعدش آرزو کردیم
یه بار دیگه برگرده و درستش کنیم اما نشد که نشد ... :)

ما که نفهمیدیم دنیا به کام کیه!؟
به کام هر کی که هست
خواهشا دست به دست بچرخونه
ما هم دو تا کام بگیریم!

#فامیل_دور