باشه مادوتا واسه هم دیگه خیلی تاکسیک بودیم،ولی اون وقتایی که بلند بلند به جوکای بین خودمون میخندیدیم چی؟ نیک نیمی که همدیگه رو باهاش صدا میزدیم چی؟ اون شبایی که از دست همه دنیا فقط به هم دیگه پناه میبردیم چی؟ وقتایی که میرقصیدیم چی؟ اونا ام همش دروغ بود؟

ما که ندیدیم ولی
میگن خیلی قشنگه یکی از ته دل دوست داشته باشه :)


•❥•♡ ♡•❥•

هاروکی موراکامی یه جایی خیلی قشنگ گفت:
خاطرات، خیلی عجیب اند؛
گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه می کردیم و گاهی گریه می کنیم
به یاد روزهایی که می خندیدیم ...

تمام عُمر خندیدیم به این عاشق به آن عاشق
چنان عشقی سرم آمد که دیگر من نمیخندم..

ما هیچ‌تر از هیچ پی هیچ دویدیم جز هیچ در این پیچ دگر هیچ ندیدیم.


. .

من عاشق اون دوستی های هستم که روزها؛هفته ها و حتی ماه ها ممکنه نبینمیشون ولی همچنان پیوند دوستی‌مون قویه و هروقت همو بینیم به اندازه تموم این مدتی که همو ندیدیم حرف برای گفتن داریم .

.࿐

ما
هیچ تر
از
هیچ
پِیِ
هیچ
دویدیم؛
جز
هیچ
در این
هیچ
دگر
هیچ
ندیدیم!

میگفت انقدر وفاداری‌ ندیدیم‌ که فکر میکنیم‌ تنهایی‌ خوبه .

مدرسه که میرفتیم ،
هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم
معلممون میگفت:
"مواظب باش خودتو جا نذاری" !
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه
خودمونو جا بذاریم!
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت
از خودمون رو جاگذاشتیم؛
تویِ یه کافه،
تویِ یه خیابون،
تویِ یه خاطره . .(:.️

هرکاری کردیم پشت سرمون حرف زدن!
هر شکلی شدیم پشت سرمون حرف زدن!
خودمون شدیم...! گفتن جلفه...؟
سر سنگین شدیم...! گفتن مغروره؟
تا خندیدیم! گفتن سبکه؟
تا اخم کردیم...!گفتن خودشو میگیره؟
ساده شدیم! گفتن احمقه؟
تحویل نگرفتیم! گفتن خودشیفته س؟
خاکی شدیم..! گفتن داره آمار میده؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو دادیم...!
گفتن دیدی حق با ماست لجش گرفته؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو ندادیم...!
گفتن دیدی حق با ماست لال شده؟
هرجور شدیم این جماعت بیکار یه چیزی گفتن!
این مردم هیچ‌ وقت احترام گذاشتن به عقاید همو یاد نمیگیرن!
پس برای خودت زندگی کن..!