My soul recognized you long before my eyes did.

روحم تو را خیلی قبل‌تر از چشم‌هایم شناخت.

کی فهمیدی بزرگ شدی؟ روزی که با چشم‌هایی که از گریه تار میدید، به انجام دادن مسئولیت‌هام ادامه دادم.

میدونی دست خودم نیست، من ناراحت بشم، دلم بشکنه، ذوقم کور بشه، دیگه نمیتونم به چشم‌هاتون نگاه کنم، نمیتونم ارتباط قبلیم رو همچنان باهاتون حفظ کنم، من سرد میشم، جدی میشم، دور میشم.

آن‌قدر امیدها به قلبم خیانت کرده‌اند که هرگاه به شادی کوچکی می‌رسم، چشم‌به‌راه اندوه پس از آن می‌مانم.

نیما یوشیج در ستایش عشق میگه:

به تو که می‌رسم، مکث می‌کنم!
انگار در زیبایی‌ات چیزی جا گذاشته‌ام...
مثلاً در صدایت آرامش، یا در چشم‌‌هایت زندگی.

‏بد باختی پسر جون دیگه هیچکس مثل من با چشم‌های پر از عشق و ذوق نگاهت نمیکنه.

من گفتم عیبی نداره ولی بعدش دیگه
از ته دل نخندیدم، دیگه نتونستم
اعتماد کنم، یه قسمتی از من برای
همیشه از دست رفت، ذوقم کور شد،
برق چشم‌هام خاموش شد، من گفتم
عیبی نداره ولی تا دلت بخواد عیب
داشت......

من گفتم عیبی نداره، ولی بعدش دیگه از ته دل نخندیدم، دیگه نتونستم اعتماد کنم، یه قسمتی از من برای همیشه از دست رفت، ذوقم کور شد، برق چشم‌هام خاموش شد، من گفتم عیبی نداره ولی تا دلت بخواد عیب داشت.

من گل پژمرده‌ای هستم
چشم‌هایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم

- فروغ فرخزاد

♡

در
دو چشمِ من
نشین؛
ای آن که
از من
من تری...

- مولانا

. .