کپشن های مربوط به یکشان

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی یکشان

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

عشق مثل هرچیزی ک آدمی را ب انزوا میکشاند

به چه حق همه زندگی مرا به نابودی میکشانی و هیچ حقی از زندگی خودت به من نمیدهی؟

.

بعضی ها
بعضی از آدم‌ها لیوانند،
هر کاری کنی در تصور آنها
کج و کوله‌ و تاری
بعضی هم سماورند، نزدیکشان که می‌شوی
تو را به خودت زشت نشان می‌دهند
بعضی از آدم‌ها هم
حوضی وسط خانه‌ای قدیمی
و بهتر بگویم برکه‌اند،
زلال و با وقار با سنگ هم بزنیشان
دلشان برای تو می‌‌لرزد،
تو را دعوت به حرکتی زیبامی‌کنند،
و کمی بعد محو تماشای تو
آرام می‌گیرند
از تو زخم خورده‌اند اما باز
صبورانه تو را صاف نشان می‌دهند،
آن قدر صاف که
از تو
ماهی هم
می‌گذرد

: ƝƖƇЄ ƓƖƦԼ.313

پاک کن، گذشته‌ای که تو را متوقف میکند مانع از جریان انرژی‌های جدید است؛

پاک کنید گذشته تمام شده را. اگر عکسی دارید که شما را به عمق گذشته بر میگرداند، اگر نوشته‌ای از رفته‌ها دارید، اگر گلی خشک شده در گلدان گوشه اتاق شما را ساعت‌ها به رویاهای دور تمام شده میکشاند...

پاک کنید انرژی‌های صرف شده و تمام شده را. راه را برای انرژی‌های تازه باز کنید. برای رویاهای تازه، آدمهای تازه، راه را برای زندگی تازه‌تر باز کنید...

دنیا پر است از انسانهایی به ظاهر زیبا
که هر روز لباسی نو بر تن می کنند،
ولی نزدیکشان که میشوی بوی کهنگی عقایدشان آزارت می دهد!

بعضی ها
بعضی از آدم‌ها لیوانند،
هر کاری کنی در تصور آنها
کج و کوله‌ و تاری
بعضی هم سماورند، نزدیکشان که می‌شوی
تو را به خودت زشت نشان می‌دهند
بعضی از آدم‌ها هم
حوضی وسط خانه‌ای قدیمی
و بهتر بگویم برکه‌اند،
زلال و با وقار با سنگ هم بزنیشان
دلشان برای تو می‌‌لرزد،
تو را دعوت به حرکتی زیبامی‌کنند،
و کمی بعد محو تماشای تو
آرام می‌گیرند
از تو زخم خورده‌اند اما باز
صبورانه تو را صاف نشان می‌دهند،
آن قدر صاف که
از تو
ماهی هم
می‌گذرد

گنجشکان لاف می زنند:
جیک جیک جیک جیک

جیک هیچ یکشان در نیامد
تو که دور می شدی

شمس لنگرودی

این روزها پر است از انسانهایی با ظاهر زیبا
که هر روز لباسی نو بر تن میکنند
ولی نزدیکشان که میشوی
بوی کهنگی اندیشه هایشان
خیلی آزارت میدهد

گنجشکان لاف می زنند:
جیک جیک جیک جیک

جیک هیچ یکشان در نیامد
تو که دور می شدی

شمس لنگرودی

هرروز که حالم را میپرسی اشک درچشمانم حلقه میزند و با بغضی درگلو برایت از خوب بودن مینویسم. نمیدانم اینهمه دروغ مرا به کدام طبقه از جهنم میکشاند؟!؟