و تو
هر جا و هر کجای جهان که باشی
باز به رویاهای من بازخواهی گشت
تو
مرا ربوده
مرا کشته
مرا به خاکستر خوابها نشاندهای
هم از این روست که هر شب
تا سپیده دم بیدارم
عشق همین است در سرزمین من
من کشندهی خواب های خویش را
دوست میدارم
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سپیده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
"تو از چشمهایِ من سرریز میشوی.."
"میگویم: تو قشنگی، خیلی قشنگی. چشمهات مثل یک دشتِ ناشناس که مرد شب مهتاب به آن رسیده باشد. مرد دوست دارد که به آن زُل بزند و تویِ سیاهیاش دنبال رد چشمهای، یا پریدنِ «پری شاهرخ»یی بگردد تا سپیدهی سحر.
از این چشمها، مرد هیچوقت خسته نمیشود. فهمیدن دارند، ستاره دارند.."
#شهریار_مندنیپور
. .
بیا
بنویسیم
روزگار
قاتلِ
امیده
ولی
ما
میدونیم
شب
تار
آخرش
سپیده
. .
تو را دوست دارم!
چون صدای اذان در سپیدهدم ..
چون راهی که به خواب منتهی میشود...
تو را دوست دارم!
چون آخرین بستهی سیگاری در تبعید...
.غلامرضا بروسان
. .
نمیدونم چی به سرم اومده که همش خودمو با بقیه مقایسه میکنم و احساس میکنم عقبم. من آدم رقابت و حسادت و حسرت و این چیزا نبودم. این سپیدهی سرزنشگر بداخلاق رو کی گذاشته تو مغزم؟ چرا ولم نمیکنه؟ خسته شدم ازش
برای موفق شدن نیاز نیست بهترین باشی.
فقط تا لحظه ی آخر جا نزن.
تاریک ترین لحظه ی شب درست قبل از سپیده دمه ...
باشد که روزگار ظلم به سرآید
و آفتاب برآید
و حقیقت در چهرهی مردم بدرخشد
و عشق آن سپیده دمی گردد
که به سوی آن گام بر میداریم.
من با عشق به دنیا آمدهام
با عشق زندگی کردهام
و با عشق هم از دنیا میروم
تا آن چیزی که از من باقی میماند فقط عشق باشد.
#فریدون_فرخزاد
Nul ne peut atteindre l'aube sans passer par le chemin de la nuit
هیچ چیزی نمیتواند به سپیده دم برسد، مگر اینکه مسیر شب را سپری کند
.࿐
اسفند که عاشق شوی
سال را با بوسه تحویل می کنی
حتی اگر سال نو
نیمه شب از راه برسد
شاید تلفنت
عاشقانه تر از همیشه زنگ بزند
کسی با یک سلام
قبل از سپیده سال بعد
دیوانه ات کند….
اسفند که عاشق شوی
تمام دروغ ها را باور می کنی و
دلت غنج می رود …
می دانم در روزهای آخر سال
دسته کلیدت را گم می کنی
گوشی ات را جا می گذاری
و احساس می کنی که کسی با لحن
عاشقانه من
صدایت می زند
تو عاشقم بودی
در اسفندی که هرگز از تقویمت
پاک نمی شود
آمدی لیلی ولی مجنون از اینجا رفته است
خسته شد از بی وفایی کوله بارش بسته است
آمدی لیلی ولی این آمدن بی فایده است
عشق هامان گو چرا بوی خیانت داده است
آمدی لیلی ولی اینجا شقایق خسته است
تا ابد رخت عزا بر مرگ عشق پوشیده است
آمدی لیلی ولی شهردلم بی حوصله است
نوش دارویی ولی ،سهراب تو که مرده است
آمدی لیلی ولی این آمدن بی پرده است
چون که مجنونت دگر از زندگانی رفته است
مثل هرشب غصه ام تنهاییم را رانده است
تا سپیده پیش من آن با وفایم مانده است
یک نفر نام مرا سنگ صبورم خوانده است
بعد مرگم شعر هایم یادگاری مانده است