کپشن های مربوط به کاغذ

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کاغذ

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

ʸᵒᵘ ᵈᵒⁿᵗ ʷᵃˢʰ ᵖᵃᵖᵉʳ ᵗᵒʷᵉˡˢ
ˢᵒᵐᵉ ᵗʰⁱⁿᵍˢ ᵍᵉᵗ ᵒˡᵈ, ʸᵒᵘ ʰᵃᵛᵉ ᵗᵒ ᵗʰʳᵒʷ ᵗʰᵉᵐ ᵃʷᵃʸ.
آدم دستمال کاغذی رو نمیشوره
یه چیزایی تموم شدس، بنداز بره دور!

من رو به خاطرت بسپار؛ مثل اون بیت شعری که گوشه‌ی همه‌ی کاغذها می‌نویسیش.

اینو پین کنید یه جا یا بنویسید رو یه تیکه کاغذ نوت بنویسید تو محل کارتون یا جایی که دارید تلاش میکنید که هر روز بخونیدش:
"‏یه قانونی هست که میگه
تو الان تو گذشته ی آینده اتی
پس جایی برای پشیمونی نذار"

اینو پین کنید یه جا یا بنویسید رو یه تیکه کاغذ نوت بنویسید تو محل کارتون یا جایی که دارید تلاش میکنید که هر روز بخونیدش:
"‏یه قانونی هست که میگه
تو الان تو گذشته ی آیندتی
پس جایی برای پشیمونی نذار"

همیشه درد از نبودن‌ها نیست
گاهی درد
از بودن‌های پوشالی‌ست
که آدم می‌ماند چه کند
نه می‌تواند برود نه می‌تواند بماند.
همیشه درد از نبودن‌ها نیست
گاهی درد از بودن‌هایی‌ست که
بی‌آنکه رفته باشند رفته‌اند؛
و کسی نمیداند بودن با کسی که
سهم تو نیست چقدر درد دارد ...
بعضی از بودن‌ها مثل بریدن دست با کاغذ می‌ماند
آدم را عجیب می‌سوزاند ...


فقط کاغذ نیست که بد تا کنی مچاله شه
‏با هرکی بد تا کنی مچاله میشه ..

یه حسی مثل ساییده شدن زانو رو فرش یا بریدن پوست با کاغذ عمیق نیست ولی کلافم میکنه

عکس که چاپ می‌کنی، انگار دیگه خاطره‌ها نمی‌تونن از دستت فرار کنن. بعضی وقت‌ها این احتمال که عکس توی موبایلت گم بشه خیلی بیشتر از گم شدن یه تیکه کاغذ به‌نظر می‌رسه.

There are also pains like cuts with paper, gentle but deep. Pains like one-sided love.

دردهایی هم هستند مثل بریدگی با کاغذ، آرام اما عمیق. دردهایی مثل عشق یک‌طرفه.

عاشقت شده ام،
که هر صبح
کنار آوای چشم هایت بیدار شوم!
عاشقت شده ام
آن قدر که دست هایم، شعر شوند
قلم روی کاغذ بلغزد، سپید شوم!
وقتی حنجره ام
از بازدم تو، جان می گیرد!
عاشقت شده ام
تا انگشت هایم
نامت را با پنج هجای کشیده،
روی ورق پاره های قلبم تا کُند!
کنار انگشت هایم
دوست داشتنت بریزد!
نفس هایم، تو را لمس کند
دنیا کتیبه ای شود، که هر روز
با مهربانی تو گشوده شود!
روی کلماتی، که لبانم را
به شوق بوسیده اند ...

#عرفان_یزدانی