کپشن های مربوط به اجاقی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اجاقی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

✿ کپشن خاص ✿

- من سال‌هایِ عمرم را
زمستان به زمستان می‌ شمرم
و فهمیده‌ام برایِ ساختنِ آدم برفی
یک دلگرمی کافی بود ..
یک دلگرمی شبیه شعله‌ای کوچک
که اجاقی کور را روشن می‌کند!

#فاطمه_گیلانی

قاصدک ! هان چه خبر آوردی؟

از کجا ،وز که خبر آوردی؟

خوش خبر باشی ،اما ،اما

گرد بام و در من

بی ثمر می گردی

انتظار خبری نیست مرا ...

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس

برو آنجا که تو را منتظرند

قاصدک

در دل من همه کورند و کرند

دست بردار از این در وطن خویش غریب

قاصد تجربه های همه تلخ

با دلم می گویم

که دروغی تو،دروغ

که فریبی تو ،فریب

قاصدک! هان ولی ...آخر ... ای وای

راستی آیا رفتی با باد؟

با تو ام آی ! کجا رفتی؟ آی...

راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟

مانده خاکستر گرمی جایی؟

در اجاقی-طمع شعله نمی بندم-خردک شرری هست هنوز؟

قاصدک!

ابر های همه عالم شب و روز

در دلم می گریند

مهدی اخوان ثالث

قاصدك ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از كجا وز كه خبر آوردی ؟

خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
گرد بام و در من

بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا

نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس

برو آنجا كه تو را منتظرند
قاصدك

در دل من همه كورند و كرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب

قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید

كه دروغی تو ، دروغ
كه فریبی تو. ، فریب

قاصدك ! هان ، ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟

با توام ، آی! كجا رفتی ؟ آی
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟

مانده خاكستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردك شرری هست هنوز ؟

قاصدك
ابرهای همه عالم شب و روز

در دلم می گریند

کودکی ها

کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای ، دور ِ اجاقی ساده بود
شب که می شد نقشها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه ، خوابم می پرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود

کودکی ها
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که میشد نقشها جان میگرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
میشدم پروانه خوابم می پرید
خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوجی نبود
باری ما جفت و طاقی ساده بود
قهر میکردم به شوق آشتی
عشقهایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود
قیصر امین پور