غریبه آشنای من، بخشیدم تو را، اکنون صلحی در من حاکم است به نام رهایی که حتی اگر به پهنای زمین هم پشیمان باشی این جنگ دیگر از سر نمیگیرد.

Stranger hits and leaves;
He hits himself, he will hit again

غریبه میزنه میره؛
خودی میزنه میمونه که دوباره بزنه

من فقط دلم میخواست تو برای من آدم بهتری باشی، نه یه غریبه.

من قبل اینکه به کسی بی احترامی کنم؛
اول احترام گذاشتم؛
قبل اینکه از کسی متنفر بشم؛
اول دوستش داشتم!
قبل اینکه با کسی غریبه بشم؛
اول آشنا بودم؛
پس نگو عوض شدی!
رفتارم به رفتار تو بستگی داره

و چه ناگهان بعضی از آدم‌ها برایمان غریبه میشوند.

i نه دشمن شدیم
نه دوست موندیم؛
فقط یهو هیچکس هم شدیم.....
شدیم غریبه تر از عابرای توی خیابون :))

تعهد خیلی مهمه؛
تعهد به حرفات
تعهد به انتخابت
تعهد به کارت
تعهد به قولت
تعهد به آدمایی که تو زندگیتن،
تعهده که عیار آدما رو مشخص میکنه...
وگرنه موقع حرف زدن و قول دادن، همه هستن!
حتی یه غریبه تو خیابون.

من بی تو در غریب‌ترین شهر عالمم
بی من تو در کجای جهانی که نیستی؟!

واقعا مهمترین معیار در انتخاب پارتنر اینه که توی هر شهر غریبی با اون بشه موندنی شد.

آدم مناسب، زمان نامناسب
‏زمان مناسب، آدم ها همه نامناسب
‏آدم مناسب، زمان مناسب، فاصله نامناسب
خیلی عجیب غریبه همه چی