چطوری اعتماد به نفس نداشته باشم وقتی از مذکر تا مونثش با پشیمونی برمیگردن.

آدم هایی که رفتن
برمیگردن
ولی دقیقا جایی که برای ما ارزشی ندارن و پروندشونو تو ذهن و دلمون بستیم ....

خلاصه که حرص نخورید ارزش نداره

⁵'³

ویژگی سمی من اینه که نمیدونم چطور کمک بخوام، فقط ناپدید میشم و هر وقت حالم بهتر شد، برمیگردم.

بحث احترامه، وقتی یه بار دو بار قدم برمیداری برای حفظ یه ارتباط و نتیجه‌ای نداره، بذارش کنار به همین راحتی.

دیدی بعضیا از کنارت رد میشن بوی عطرشون همه جارو برمیداره
اون عطرها دقیقا اینجاست:

احساساتی که الان داری تجربه می‌کنی بخشی از پروسه‌ی پذیرشه؛ تحمل کن، صبوری کن، همه‌اش می‌گذره و دوباره به زندگی برمی‌گردی. فقط یادت نره که برای هر آدمی زمانش متفاوته‌. برای تو هم اتفاق می‌افته؛ شاید کمی دیرتر، شاید کمی دورتر اما بالأخره باهاش کنار میای.

جوک واقعی وقتی که می‌بینی به ازای هر صد قدمی که برمی‌داری یک قدم برمی‌داره.

وقتی بحث اتمام رابطه میشه
مردها اغلب زودتر میرن ولی بازم برمیگردن.
زنها خیلی دیرتر از رابطه سرد میشن و میرن، ولی وقتی رفتن دیگه رفتن…

عاشقِ کبوتر بود!
می گفت:
پرنده‌ای وفادارتر از آن نیست ...
رهایش که می کنی هرجا برود...
خیالت راحت است که برمی‌گردد ...

فقط دو روز حواسش پرت شد...
فقط دو روز فراموششان کرد...
همه‌شان رفتند ...
همه‌شان گم شدند!

او دانه می‌ریخت اما دیر بود ...
هیچ کدامشان برنگشتند!

مشکل اینجاست...
ما یادمان رفته ...
هیچ تعهدی یک‌طرفه نیست!

وفادارترین کبوتر هم، برایِ ماندنش؛
دانه می‌خواهد ...
"توجه" می‌خواهد...
"عشق" می‌خواهد ...

هیچ کبوتری، ناچار به ماندن نیست ...
هیچ کبوتری!



نرگس صرافیان طوفان

وقتی یکی میگه اگه میخواست برمیگشت، من یاد وقت‌هایی میفتم که میخواستم، ولی هیچوقت برنگشتم.