عاشقِ کبوتر بود!
می گفت:
پرنده‌ای وفادارتر از آن نیست ...
رهایش که می کنی هرجا برود...
خیالت راحت است که برمی‌گردد ...

فقط دو روز حواسش پرت شد...
فقط دو روز فراموششان کرد...
همه‌شان رفتند ...
همه‌شان گم شدند!

او دانه می‌ریخت اما دیر بود ...
هیچ کدامشان برنگشتند!

مشکل اینجاست...
ما یادمان رفته ...
هیچ تعهدی یک‌طرفه نیست!

وفادارترین کبوتر هم، برایِ ماندنش؛
دانه می‌خواهد ...
"توجه" می‌خواهد...
"عشق" می‌خواهد ...

هیچ کبوتری، ناچار به ماندن نیست ...
هیچ کبوتری!



نرگس صرافیان طوفان

وقتی یکی میگه اگه میخواست برمیگشت، من یاد وقت‌هایی میفتم که میخواستم، ولی هیچوقت برنگشتم.

زندگی مثل یه استکان چای می‌مونه
به ندرت پیش میاد که هم رنگش
درست باشه هم طعمش و هم داغیش
اما هیچ لذتی با آن برابر نیست .️.

♡

گُل خودش قشنگه ، بوش قشنگه ، کادو گرفتنش قشنگه ، کادو دادنش قشنگه ، صورتیش قشنگه ، زردش قشنگه ، همه رنگش قشنگه ، دیدنش دست بقیه قشنگه ، لبخندی که میاره رو لبات قشنگه ، حتی عکسشم قشنگه
کاش گُل بودم ..

♡

از اولین سالی که جدا شده بودیم گذشت و منتظر موندم تا روز تولدم برسه و برگردی، روز تولدم رسید و برنگشتی اونجا بود که فهمیدم دیگه قرار نیست هیچ موقع برگردی.

‏نقاشی یه درس بزرگ بهم داد:

تا از خطی مطمئن نشدم پُر رنگش نکنم
دقیقاً مثل آدما ...

‏نقاشی یه درس بزرگ بهم داد، تا از خطی مطمئن نشدم پُر رنگش نکنم دقیقاً مثل آدما!

میدونستی که یه افسانه نادر هست که میگه، کسایی که موهاشون فرفریه تو زندگی قبلی وقتی خواب بودن معشوقشون موهاشون رو دور انگشتاش میپیچیده و با عشق بهشون خیره میشده شاید انقدر حرارت اون نگاه زیاد بوده، که موج موها به حالت اول برنگشته!

دل‌ِ من‌ سیاه‌س ؛ تو که میخواستی همرنگش شی :)

تو فکر میکنی به من ظلم نکردی،
چون وقتی داشتی میرفتی حتی ی بار هم برنگشتی ببینی چه بلایی سر من میاد..!

. .