آدم متوجه نیست،
متوجه نیست تا وقتی که میشینه برای یکی تعریف میکنه، اونجاس که میفهمه چه فاجعه تلخی رو پشت سر گذاشته...

شما توسط کسایی حیف و میل میشین که از سر خودشون که هیچ از سر جد و آبادشون هم زیادی بودین!

وقتی اونقدر حرفش درد داشت که اینجوری میشینی و با خودت فکر می‌کنی که چجوری دلش اومد همچین حرفی بزنه :(

♡

وقتی یه گوشه میشینم و با کسی حرف نمیزنم و ازم میپرسن چیشده و جواب میدم" هیچی"تو همون هیچیِ منی.

یکی میگفت:
اگه با رسیدن به پنجشنبه و جمعه خوشحال نمیشین دوستاتونو عوض کنین
اگه برا رسیدن به شنبه ذوق ندارین شغلتونو عوض کنین.
اگه بی صبرانه منتظری شنبه بیاد و برین سر کار همسرتونو عوض کنین
اگر هم کلا ذوق ندارین خودتونو عوض کنین
شما چیو عوض میکنین؟

خدا هم یه وقتایی اون بالا میشینه و به حرص خوردنت میخنده.
قشنگ میشه حسش کرد

تا حالا شده حس کنید دیگه هیچ وقت خوب نمیشین
یا هیچ وقت اون آدم قبل نمیشین ؟! :))

عاشق نمیشینه نگاه کنه که از دستش بری، عاشق پیگیره، عاشق با چنگ و دندون نگه میداره.

بزرگ میشین میفهمین رابطه ای که مرد عاشق تر نباشه تهش تروما و تراپیه…

آدمی که اول دوستی میشینه پشت همه برات حرف میزنه و از بدی دیگران میگه، بدون آدم قابل اعتمادی نیست! کسی که بجای حرف زدن از خودش، از ضعف های دیگران صحبت میکنه، بدون دور نیست اون روزی که پیش کسی دیگه از نقص های تو حرف بزنه.