شاید الان در چند قدمی
معجزه‌ی خدا باشی
وقتی تو صبوری میکنی
خدا هم داستانت رو قشنگتر مینویسه .

♡

چقدر این تیکه از کتاب نیمه‌ی تاریک ماه قابل تأمله وقتی هوشنگ گلشیری می‌نویسه:

‏گفتم : شما به امیدوار بودن معتاد شده‌اید ، صبح‌ که بلند می‌شوید مثل کلاه و پیراهن و سنجاق کروات امیدواری‌تان را هم می‌پوشید ..

ناظم حکمت حرف دلمو زده، اونجا که می‌نویسه:

من، خیلی به ناحق، از تو دور مانده‌ام.



. .

دل‌شکستگی هم اونجا که #محمود_درویش مینویسه:

میخواستم به تو بگویم که به جز تو
از همه نا امید گشته‌ام و میترسم از همه
اما پیش از آن که به تو بگویم
تو نیز نا امیدم کرده‌ای .. .

♡

•
نهایت دل شکستگی هم اونجایی که
محمود درویش می‌نویسه:

شاید برای تو چیز مهمی نبود ، اما قلب من بود🫀

♡

هر بار که یکی از ما می‌نویسه «چرا نمی‌تونم بغلت کنم؟» جفت‌مون پرت می‌شیم ته دره؛ دور بودن این شکلیه..

اونجا که #صادق_معظمی می‌نویسه:

‏تو زیباترین انتخاب چشم‌هایم هستی 🫀

♡

صادق هدایت تو‌ کتاب زنده به گور می‌نویسه:

"می‌دیدم که برای زندگی درست نشده بودم"

- منم همینطور جناب هدایت ..

مارگوت بیکل خیلی زیبا برای محبوبش می‌نویسه و میگه:
«چون دوستت می‌دارم؛
مجبور نیستی آن‌گونه که روز آشنایی‌مان بودی باقی بمانی.
چون دوستت می‌دارم؛
مجبور نیستی خود را محدود کنی به تصویری که از تو زنده مانده در من!
چون دوستت می‌دارم؛
می‌توانی در خودت ببالی چیزهای جدیدی کشف کنی در وجودت می‌توانی دگرگون شده، بشکفی، تازه شوی!
چون دوستت می‌دارم،
می‌توانی آن‌چه هستی باقی بمانی و آنچه نیستی شوی...!»

ناظم حکمت حرف دلمو زده اونجا که می‌نویسه:

من، خیلی به ناحق از تو دور مانده‌ام