کپشن های مربوط به آنهايي

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آنهايي

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

بي شمارند آنهايي که نامشان"آدم"است...
ادعايشان "آدميت"...
کلامشان"انسانيت"...
رفتارشان "صميميت"...
...من دنبال کسي ميگردم که ...
نه"آدم"باشد،نه "انسان"،نه"دوست"و"رفيق صميمي"...
تنها"صاف"باشدو"صادق"...
پشت سايه اش"خنجري"نباشد براي"دريدن"...
هيچ نگويد...
فقط همان باشد که "سايه اش"مي گويد...
"صاف و يکرنگ"..

مردي با اسب و سگش درجاده‌اي راه مي‌رفتند.
هنگام عبوراز كنار درخت عظيمي، صاعقه‌اي فرود آمد وآنها را كشت. اما مرد نفهميد كه ديگر اين دنيا را ترك كرده است و همچنان با دوجانورش پيش رفت.
گاهي مدت‌ها طول مي‌كشد تا مرده‌ها به شرايط جديد خودشان پي ببرند.پياده ‌روي درازي بود، تپه بلندي بود، آفتاب تندي بود، عرق مي‌ ريختند و به شدت تشنه بودند. در يك پيچ جاده دروازه تمام مرمري عظيمي ديدند كه به ميداني باسنگفرش طلا باز مي‌شد و در وسط آن چشمه‌اي بود كه آب زلالي از آن جاري بود. رهگذر رو به مرد دروازه ‌بان كرد و گفت: "روز بخير، اينجا كجاست كه اينقدر قشنگ است؟"
دروازه‌بان: "روز به خير، اينجا بهشت است."
- "چه خوب كه به بهشت رسيديم، خيلي تشنه‌ايم."
دروازه ‌بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "مي‌توانيد وارد شويد و هر چه قدر دلتان مي‌خواهد بوشيد."
- اسب و سگم هم تشنه‌اند.
نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حيوانات به بهشت ممنوع است."
مرد خيلي نااميد شد، چون خيلي تشنه بود، اما حاضر نبود تنهايي آب بنوشد. ازنگهبان تشكر كرد و به راهش ادامه داد. پس از اينكه مدت درازي از تپه بالا رفتند،به مزرعه‌اي رسيدند. راه ورود به اين مزرعه، دروازه‌اي قديمي بود كه به يك جاده خاكي با درختاني در دو طرفش باز مي‌شد. مردي در زير سايه درخت‌ها دراز كشيده بود وصورتش را با كلاهي پوشانده بود، احتمالأ خوابيده بود.
مسافر گفت: " روز بخير!"
مرد با سرش جواب داد.
- ما خيلي تشنه‌ايم . من، اسبم و سگم.
مرد به جايي اشاره كرد و گفت: ميان آن سنگ‌ها چشمه‌اي است. هرقدر كه مي‌خواهيدبنوشيد.
مرد، اسب و سگ به كنار چشمه رفتند و تشنگي‌شان را فرو نشاندند.
مسافر از مرد تشكر كرد. مرد گفت: هر وقت كه دوست داشتيد، مي‌توانيدبرگرديد.
مسافر پرسيد: فقط مي‌خواهم بدانم نام اينجا چيست؟
- بهشت
- بهشت؟ اما نگهبان دروازه مرمري هم گفت آنجا بهشت است!
- آنجا بهشت نيست، دوزخ است.
مسافر حيران ماند:" بايد جلوي ديگران را بگيريد تا از نام شما استفاده نكنند! اين اطلاعات غلط باعث سردرگمي زيادي مي‌شود! "
-كاملأ برعكس؛ در حقيقت لطف بزرگي به ما مي‌كنند. چون تمام آنهايي كه حاضرندبهترين دوستانشان را ترك كنند، همانجا مي‌مانند...

آنهايي كه حرف براي گفتـــن كم دارنــــــــــد....
درد.............
براي گفتن زيــــــــــاد دارنـــــــــــــد.
صا را

وقتي دلم به درد مياد و کسي نيست به حرفهايم گوش کند،



وقتي تمام غمهاي عالم در دلم نشسته است،



وقتي احساس مي کنم دردمند ترين انسان عالمم...



وقتي تمام عزيزانم با من غريبه مي شوند...



و کسي نيست که حرمت اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند...



وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...



بي اختيار از کنار آنهايي که دوسشان دارم..



بي تفاوت مي گذرم...

معلم از دانش آموزان خواست اسامي " عجايب هفت گانه " را بنويسند .

با وجود اختلاف نظرها ، بيشتر بچه ها اينها را نام بردند :

1- اهرام ثلاثه

2- تاج محل

3- دره بزرگ گراند كانيون

4- كانال پاناما

5- كليساي پطرس مقدس

6- ساختمان امپاير استيت

7- ديوار بزرگ چين

يكي از دانش آموزان هنوز كارش را تمام نكرده بود .

آموزگار پرسيد كه آيا مشكلي دارد ؟

دختر جواب داد :

بله ، كمي مشكل دارم ،

چون تعداد شگفتي ها خيلي زياد است و نمي دانم كدام را بنويسم .

آموزگار گفت :

آنهايي را كه نوشته اي نام ببر شايد ما هم بتوانيم كمك كنيم .

دختر با ترديد چنين خواند :

به نظر من " عجايب هفت گانه " دنيا عبارتند از :

1- ديدن

2- شنيدن

3- لمس كردن

4- چشيدن

5- احساس كردن

6- خنديدن

7- دوست داشتن

كلاس در سكوت فرو رفت .

آن چيزهايي كه به نظرمان ساده و معمولي مي رسند ،

ناديده و دست كم ميگيريم .

در حالي كه حقيقتا شگفت انگيزند !!!

همانها با ملايمت به يادمان مي آورند كه با ارزشترين چيزهاي زندگي ،

ساخته دست انسان نيستند و آنها را نمي توان خريد .

آنقدر خودمان را مشغول نكنيم كه بي توجه از كنارشان بگذريم .

وقتي دلم به درد مياد و کسي نيست به حرفهايم گوش کند،

وقتي تمام غمهاي عالم در دلم نشسته است،

وقتي احساس مي کنم دردمند ترين انسان عالمم... وقتي تمام عزيزانم با من غريبه مي شوند...

و کسي نيست که حرمت اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند... وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...

بي اختيار از کنار آنهايي که دوسشان دارم.. بي تفاوت مي گذرد...

دلم ميخواست زمان را به عقب برميگرداندم

نه براي اينکه آنهايي که رفتند را برگردانم به خاطر اينکه نگذارم بيايند

دلم ميخواست زمان را به عقب برميگرداندم

نه براي اينکه آنهايي که رفتند را برگردانم به خاطر اينکه نگذارم بيايند

زندگي کن و لبخند بزن

به خاطر آنهايي که از نفست آرام ميگيرند..

به اميدت زنده هستند ....

با يادت خاطره مي سازند .

نميدانم در زندگيت "بهترين" چگونه معنا ميشود ...

من همان بهترين را برايت آرزو ميکنم .

عاقبت يک روز يک نفر ميآيد

و تمام آنهايي که رفته اند را

از ياد مي برد...

- ايلهان برک -

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

شمارند, آنهايي, نامشان, ادعايشان, آدميت, کلامشان, انسانيت, رفتارشان, صميميت, دنبال, ميگردم, باشد, دوست, رفيق, تنها, باشدو, صادق, سايه, خنجري, نباشد, براي, دريدن, نگويد, همان, يکرنگ, مردي, درجادهاي, ميرفتند, هنگام, عبوراز, كنار, درخت, عظيمي, صاعقهاي, فرود, وآنها, نفهميد, ديگر, دنيا, كرده, همچنان, دوجانورش, گاهي, مدتها, ميكشد, مردهها, شرايط, جديد, خودشان, ببرند, پياده, درازي, بلندي, آفتاب, تندي, ريختند, تشنه, بودند, دروازه, تمام, مرمري, ديدند, ميداني, باسنگفرش, ميشد, چشمهاي, زلالي, جاري, رهگذر, بخير, اينجا, كجاست, اينقدر, قشنگ, دروازهبان, بهشت, رسيديم, خيلي, تشنهايم, اشاره, ميتوانيد, وارد, شويد, دلتان, ميخواهد, بوشيد, تشنهاند, نگهبان, واقعأ, متأسفم, ورود, حيوانات, ممنوع, نااميد, حاضر, نبود, تنهايي, بنوشد, ازنگهبان, تشكر, راهش, ادامه, اينكه, بالا, مزرعهاي, رسيدند, دروازهاي, قديمي, خاكي, درختاني, طرفش, درختها, كشيده, وصورتش, كلاهي, پوشانده, احتمالأ, خوابيده, مسافر, جواب, اسبم, جايي, ميان, سنگها, هرقدر, تشنگيشان, نشاندند, داشتيد, پرسيد, ميخواهم, بدانم, چيست, آنجا, نيست, دوزخ, حيران, ماند, بايد, جلوي, ديگران, بگيريد, استفاده, نكنند, اطلاعات, باعث, سردرگمي, زيادي, ميشود, كاملأ, برعكس؛, حقيقت, بزرگي, ميكنند, دوستانشان, همانجا, ميمانند, گفتن, دارند, وقتي, مياد, حرفهايم, غمهاي, عالم, نشسته, احساس, دردمند, ترين, عالمم, عزيزانم, غريبه, شوند, حرمت, اشکهاي, نيمه, بينم, اختيار, کنار, دوسشان, دارم, تفاوت, گذرم, معلم, دانش, آموزان, خواست, اسامي, عجايب, گانه, بنويسند, وجود, اختلاف, نظرها, بيشتر, اينها, بردند, اهرام, ثلاثه, گراند, كانيون, كانال, پاناما, كليساي, پطرس, مقدس, ساختمان, امپاير, استيت, ديوار, هنوز, كارش, نكرده, آموزگار, مشكلي, دارد, دختر, تعداد, شگفتي, كدام, بنويسم, نوشته, شايد, بتوانيم, كنيم, ترديد, چنين, خواند, عبارتند, شنيدن, كردن, چشيدن, خنديدن, داشتن, كلاس, سكوت, چيزهايي, نظرمان, ساده, معمولي, رسند, ناديده, ميگيريم, حالي, حقيقتا, انگيزند, همانها, ملايمت, يادمان, آورند, ارزشترين, زندگي, ساخته, نيستند, خريد, آنقدر, خودمان, مشغول, نكنيم, توجه, كنارشان, بگذريم, گذرد, ميخواست, زمان, اينکه, برگردانم, خاطر, نگذارم, بيايند, لبخند, نفست, آرام, ميگيرند, اميدت, زنده, هستند, يادت, خاطره, سازند, نميدانم, زندگيت, بهترين, چگونه, معنا, برايت, آرزو, ميکنم, عاقبت, ميآيد, رفته, ايلهان,