کپشن های مربوط به حيوان

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی حيوان

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

کشاورزي يک مزرعه ی بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد.
پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف و آن طرف می دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد...
وقتي کينه به دل گرفته و در پی انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!

بهتر است ببخشيم و بگذريم...

تفرد چيست؟

تفرد فرآيندى است كه بايد در زندگى رخ دهد تا ما انسانهاى كاملى شويم.

انسان بودن براى ما يك امكان بالقوه است نه بالفعل، آنچه كه در ابتدا بالفعل است، حيوان بودن ماست .

فقط عده اى از ما انسان شده و عده اى ديگر انسان نخواهند شد .

به نظر مى رسد كه انسان شدن مشكل باشد !

"گوردن آلپورت" مى گويد:
تنها ٢٪‏ مردم جهان به اين مرحله انسان شدن مى رسند. ٩٨٪‏ ديگر انسان بالقوه و حيوان بالفعل به دنيا مى آيند و انسان بالقوه و حيوان بالفعل هم از دنيا مى روند.

اگر موفق شدید خود را به یاد آورید،
اگر موفق شدید ميان آنچه كه بين خودتان و تكبر، خشم، نفرت، شهوت و ولـع شماست، تمایز قائل شوید

آنگاه خویشتن را درخواهید یافت و این آغاز تفرد شماست!

نظریه های شخصیت - گوردن آلپورت

با مادرم رفتيم مغازه حيوانات يه چرخي زديم ، از يك مار خيلي خوشگل خوشم اومد
پرسيدم چند ؟ طرف گفت : ٢٠٠ هزار تومن
مادرم گفت : نه نماز ميخوني نه روزه ميگيري نه عبادت حاليته ، خودش مفت و مجاني مياد تو قبرت !! بيا بريم :

سلطان غم مادر

مردي با اسب و سگش درجاده‌اي راه مي‌رفتند.
هنگام عبوراز كنار درخت عظيمي، صاعقه‌اي فرود آمد وآنها را كشت. اما مرد نفهميد كه ديگر اين دنيا را ترك كرده است و همچنان با دوجانورش پيش رفت.
گاهي مدت‌ها طول مي‌كشد تا مرده‌ها به شرايط جديد خودشان پي ببرند.پياده ‌روي درازي بود، تپه بلندي بود، آفتاب تندي بود، عرق مي‌ ريختند و به شدت تشنه بودند. در يك پيچ جاده دروازه تمام مرمري عظيمي ديدند كه به ميداني باسنگفرش طلا باز مي‌شد و در وسط آن چشمه‌اي بود كه آب زلالي از آن جاري بود. رهگذر رو به مرد دروازه ‌بان كرد و گفت: "روز بخير، اينجا كجاست كه اينقدر قشنگ است؟"
دروازه‌بان: "روز به خير، اينجا بهشت است."
- "چه خوب كه به بهشت رسيديم، خيلي تشنه‌ايم."
دروازه ‌بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "مي‌توانيد وارد شويد و هر چه قدر دلتان مي‌خواهد بوشيد."
- اسب و سگم هم تشنه‌اند.
نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حيوانات به بهشت ممنوع است."
مرد خيلي نااميد شد، چون خيلي تشنه بود، اما حاضر نبود تنهايي آب بنوشد. ازنگهبان تشكر كرد و به راهش ادامه داد. پس از اينكه مدت درازي از تپه بالا رفتند،به مزرعه‌اي رسيدند. راه ورود به اين مزرعه، دروازه‌اي قديمي بود كه به يك جاده خاكي با درختاني در دو طرفش باز مي‌شد. مردي در زير سايه درخت‌ها دراز كشيده بود وصورتش را با كلاهي پوشانده بود، احتمالأ خوابيده بود.
مسافر گفت: " روز بخير!"
مرد با سرش جواب داد.
- ما خيلي تشنه‌ايم . من، اسبم و سگم.
مرد به جايي اشاره كرد و گفت: ميان آن سنگ‌ها چشمه‌اي است. هرقدر كه مي‌خواهيدبنوشيد.
مرد، اسب و سگ به كنار چشمه رفتند و تشنگي‌شان را فرو نشاندند.
مسافر از مرد تشكر كرد. مرد گفت: هر وقت كه دوست داشتيد، مي‌توانيدبرگرديد.
مسافر پرسيد: فقط مي‌خواهم بدانم نام اينجا چيست؟
- بهشت
- بهشت؟ اما نگهبان دروازه مرمري هم گفت آنجا بهشت است!
- آنجا بهشت نيست، دوزخ است.
مسافر حيران ماند:" بايد جلوي ديگران را بگيريد تا از نام شما استفاده نكنند! اين اطلاعات غلط باعث سردرگمي زيادي مي‌شود! "
-كاملأ برعكس؛ در حقيقت لطف بزرگي به ما مي‌كنند. چون تمام آنهايي كه حاضرندبهترين دوستانشان را ترك كنند، همانجا مي‌مانند...


"از نظر انسان ها
سگ ها حيواناتي با وفا و مفيد هستند...
ولي از نظر گرگ ها،
سگ ها ،گرگ هايي بودند که
تن به بردگي داده اند،
تا در آسايش و رفاه زندگي کنند..."

ارنستو چه‌گوارا

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

کشاورزي, مزرعه, بزرگ, گندم, داشت, زمين, حاصلخيزی, زبانزد, هنگام, برداشت, محصول, شبها, روباهی, وارد, گندمزار, کوچکی, لگدمال, پيرمرد, کينه, گرفت, انداخت, تصميم, حيوان, انتقام, بگيرد, مقداری, پوشال, روغن, آغشته, کرده, شعله, اينطرف, دويد, برگشته, دنبالش, تعقيب, گريز, خاکستر, تبديل, وقتي, گرفته, هستيم, بايد, بدانيم, دامن, خودمان, خواهد, بهتر, ببخشيم, بگذريم, تفرد, چيست, فرآيندى, زندگى, انسانهاى, كاملى, شويم, بودن, براى, امكان, بالقوه, بالفعل, آنچه, ابتدا, ماست, ديگر, نخواهند, مشكل, باشد, گوردن, آلپورت, گويد, تنها, مردم, جهان, مرحله, رسند, دنيا, روند, موفق, شدید, آورید, ميان, خودتان, تكبر, نفرت, شهوت, شماست, تمایز, قائل, شوید, آنگاه, خویشتن, درخواهید, یافت, آغاز, نظریه, شخصیت, مادرم, رفتيم, مغازه, حيوانات, چرخي, زديم, خيلي, خوشگل, خوشم, اومد, پرسيدم, هزار, تومن, نماز, ميخوني, روزه, ميگيري, عبادت, حاليته, خودش, مجاني, مياد, قبرت, بريم, سلطان, مردي, درجادهاي, ميرفتند, عبوراز, كنار, درخت, عظيمي, صاعقهاي, فرود, وآنها, نفهميد, كرده, همچنان, دوجانورش, گاهي, مدتها, ميكشد, مردهها, شرايط, جديد, خودشان, ببرند, پياده, درازي, بلندي, آفتاب, تندي, ريختند, تشنه, بودند, دروازه, تمام, مرمري, ديدند, ميداني, باسنگفرش, ميشد, چشمهاي, زلالي, جاري, رهگذر, بخير, اينجا, كجاست, اينقدر, قشنگ, دروازهبان, بهشت, رسيديم, تشنهايم, اشاره, ميتوانيد, شويد, دلتان, ميخواهد, بوشيد, تشنهاند, نگهبان, واقعأ, متأسفم, ورود, ممنوع, نااميد, حاضر, نبود, تنهايي, بنوشد, ازنگهبان, تشكر, راهش, ادامه, اينكه, بالا, مزرعهاي, رسيدند, دروازهاي, قديمي, خاكي, درختاني, طرفش, سايه, درختها, كشيده, وصورتش, كلاهي, پوشانده, احتمالأ, خوابيده, مسافر, جواب, اسبم, جايي, سنگها, هرقدر, تشنگيشان, نشاندند, دوست, داشتيد, ميخواهم, بدانم, آنجا, نيست, دوزخ, حيران, ماند, جلوي, ديگران, بگيريد, استفاده, نكنند, اطلاعات, باعث, سردرگمي, زيادي, ميشود, كاملأ, برعكس؛, حقيقت, بزرگي, ميكنند, آنهايي, دوستانشان, همانجا, ميمانند, حيواناتي, مفيد, هستند, بردگي, داده, آسايش, رفاه, زندگي, کنند, ارنستو, چهگوارا,