من نمیخوام ساعت ۲ صبح بهم فکر کنی ساعت ۲ بعد از ظهر بهم فکر کن ، خسته ، سرکار ، ناهار نخورده ..
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمیخوام
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آره عوض شدم چون ارزش خودم رو فهمیدم، فهمیدم باید خودم رو دوست داشته باشم، فهمیدم نباید همیشه کنار بیام، فهمیدم دلسوزی زیاد اشتباهه، فهمیدم باید خودم رو جای درست خرج کنم و فهمیدم تهش فقط خودم رو دارم، آره تجربههام از من چیزی ساخته که دیگه نمیخوام و نمیتونم مثل قبل باشم.
آره عوض شدم چون ارزش خودم رو فهمیدم، فهمیدم باید خودم رو دوست داشته باشم، فهمیدم نباید همیشه کنار بیام، فهمیدم آدمها شبیه حرفهاشون نیستن، فهمیدم دلسوزی زیاد اشتباهه، فهمیدم باید خودم رو جای درست خرج کنم و فهمیدم تهش فقط خودم رو دارم، آره تجربههام از من چیزی ساخته که دیگه نمیتونم و نمیخوام مثل قبل باشم.
از دوستی پرسیدم چرا ازدواج نمیکنی گفت:
هر وقت زورم رسید خوشبختی رو تقسیم کنم چشم
فعلا واسه سختیا شریک نمیخوام....
هم میخوام ببینمت هم نمیخوام، هم دوست دارم هم ندارم، هم خوشحالم میکنی هم ناراحت، هم میخوام باهات حرف بزنم هم نمیخوام، هم باعث آرامشمی هم اورثینکام، تو من رو توی مجموعه عظیمی از تضادها گیر انداختی.
چشماتو ببند!
بستی؟
هیس هیچی نگو!
اینو توو ذهنت تصور کن؛
هوا برفیه!
لباس گرم تنته اما سردته!
داری توو ولیعصر قدم میزنی!
تک و تنها!
یه سیگار بهمن هم روشن کردی!
چشمت میخوره به کافه فرهاد!
میری سمتش...
دستگیره رو میگیری که درو باز کنی و بری داخل
اما یه سوالی مانعت میشه:
" اگه تو فرهادی،پس شیرین زندگیت کجاست؟! "
بقیشم بگم؟!
بیخیال!
چشماتو وا کن!
نمیخوام عاشقت کنم!
عاشق که بشی یه جاهاش خوبه اما کلی سختیو باید تحمل کنی...
#سید_مصطفی_سادات
Maybe I don't really want him, I just want him to want me.
شایدم من واقعا نمیخوامش، فقط میخوام که اون منو بخواد.
اگر تاحالا از گذشتم بهت چیزی نگفتم، هرگز به این دلیل نیست که نمیخوام برام متأسف بشی، اما میتونی بفهمی که چرا من همونی هستم که هستم.
I hate getting flashbacks from things I don't want to remember.
متنفرم از بازگو شدن چیزایی که نمیخوام به یاد بیارم.
اگه خواستی بری طوری زخم بزن که دیگه نتونم سمتت بیام، من از دلخوش بودن میترسم، من از نصف و نیمه حضور داشتن میترسم، نمیخوام هیچ امیدی واهیای باقی بمونه.