کپشن های مربوط به گشودن

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گشودن

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

برای دقایقی چشمانت را ببند و تصور کن پیر شده ای،
و تنها میخواهی بازگردی و فارغ از آلام و آرزوها زندگی کنی.
بعد از چشم گشودن شاهد معجزه خواهی بود.
زندگی سفری است از خود به خود.

#بودا

گفتی پشت تمام درهای بسته جهان، منم.
گفتی رسیدن سهم دستان ما نیست.
من اما فهمیده‌ام رسالت دستان ما گشودن است‌؛
گاه گشودن درها، گاه‌تر گشودن گره‌ها
دستان ما شبیه کلید بودند. باور کن
یک روز تمام قفل‌های جهان به احترام دستان ما،
از شغلشان استعفا خواهند داد. باور کن

#فاطمه_نجفی

. .

✿ کپشن خاص ✿

زیباترین انسانهایی که تاکنون شناخته‌ام آنهایی بودند که شکست خورده‌ بودند رنج میکشیدند دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد حسی از قدردانی حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت ملایمت و توجه عمیق عاشقانه میکرد زیبایی این افراد اتفاقی و بی سبب نبود.

#الیزبت_کوبلر

زیباترین انسانهایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند
رنج میکشیدند.

دچار فقدان شده بودند و با این حال
راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند.

این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت،ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد.

زیبایی این افراد، اتفاقی و بی سبب نبود.

" الیزابت کوبلر"

برای دقایقی چشمانت را ببند و تصور کن پیر شده ای،
و تنها میخواهی بازگردی و فارغ از آلام و آرزوها زندگی کنی.
بعد از چشم گشودن شاهد معجزه خواهی بود.
زندگی سفری است از خود به خود.

#بودا

گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشه‌های دامن را گره زد و رفت!

در راه
با پروردگار سخن می‌گفت:

ای گشاینده گره‌های ناگشوده! عنایتی فرما و گره‌ای از گره‌های زندگی ما بگشای.

در همین حال ناگهان گره‌ای از گره‌هایش باز شد و گندم‌ها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:

من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کین گِره بگشای و گندم را بریز..؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود..؟

نِشَست
تا گندم‌ها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه‌ها روی ظرفی از طلا ریخته‌اند!

ندا آمد که:

تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتــاح راه..

" مولانا "

زيباترين انسانهايى كه تا كنون شناخته ام، آنهايى بودند كه شكست خورده بودند
رنج ميكشيدند.

دچار فقدان شده بودند و با اين حال
راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بيرون آمدند.

اين افراد، يك حسى از قدردانى، حساسيت و فهم زندگى داشتند كه آنها را پر از شفقت،ملايمت و توجه عميق و عاشقانه ميكرد.

زيبايى اين افراد، اتفاقى و بى سبب نبود.

" اليزابت كوبلر"

گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشه‌های دامن را گره زد و رفت!

در راه
با پروردگار سخن می‌گفت:

ای گشاینده گره‌های ناگشوده! عنایتی فرما و گره‌ای از گره‌های زندگی ما بگشای.

در همین حال ناگهان گره‌ای از گره‌هایش باز شد و گندم‌ها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:

من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کین گِره بگشای و گندم را بریز..؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود..؟

نِشَست
تا گندم‌ها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه‌ها روی ظرفی از طلا ریخته‌اند!

ندا آمد که:

تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتــاح راه..

" مولانا "

سلام
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ،
ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﭼﺸﻢ ﮔﺸﻮﺩﻥ،
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،
ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،
ﭼﻮﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ،ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﻮﺭﺕ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﺪ
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،
ﺯﯾﺮﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ،ﺣﺎﺻﻞ ﺗﺠﺴﻢ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻣﻦ ﺧﯿﺮ ﻣﺤﺾ،ﺛﺮﻭﺗﯽ ﻻﯾﺰﺍﻝ،ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻏﯿﺮ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﻃﺎﻟﺒﻢ،
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﺘﺮﺳﻢ ….
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﮐﺖ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺘﻢ …..
ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﺑﺎﺷﯿﻢ ….

پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

برای, دقایقی, چشمانت, ببند, تصور, تنها, میخواهی, بازگردی, فارغ, آلام, آرزوها, زندگی, گشودن, شاهد, معجزه, سفری, بودا, گفتی, تمام, درهای, بسته, جهان, رسیدن, دستان, نیست, فهمیدهام, رسالت, است؛, گاهتر, گرهها, شبیه, کلید, بودند, باور, قفلهای, احترام, شغلشان, استعفا, خواهند, فاطمهنجفی, کپشن, زیباترین, انسانهایی, تاکنون, شناختهام, آنهایی, شکست, خورده, میکشیدند, دچار, فقدان, اعماق, گشودند, بیرون, آمدند, افراد, قدردانی, حساسیت, داشتند, شفقت, ملایمت, توجه, عمیق, عاشقانه, میکرد, زیبایی, اتفاقی, نبود, الیزابت, کوبلر, گویند, دهقانی, مقداری, گندم, دامن, لباس, پیرمرد, فقیری, ریخت, خوشحال, گوشههای, پروردگار, میگفت, گشاینده, گرههای, ناگشوده, عنایتی, فرما, گرهای, بگشای, همین, ناگهان, گرههایش, گندمها, زمین, ناراحتی, گفتم, عزیز, گِره, بریز, نیارستی, بگشودنت, دیگر, نِشَست, کمال, ناباوری, دانهها, ظرفی, ریختهاند, مبین, اندر, درختی, مفتاح, مولانا, زيباترين, انسانهايى, كنون, آنهايى, شكست, ميكشيدند, بيرون, قدردانى, حساسيت, زندگى, ملايمت, عميق, ميكرد, زيبايى, اتفاقى, اليزابت, كوبلر, سلام, بریدند, مرغی, بریده, باشد,