چرا نیستی، چرا این چند وقت هیچ جا نمیبینمت، چرا باید نگاهم کوچه به کوچه دنبال تو بگرده، خدایا یه کاری کن حتی شده باشه اتفاقی هم ببینمش.

برو، من از تو گذشتم، تو خودت چی میبینی که من نمیبینم؟ ته تهش یه خیانتکار با ظاهر متشخصی، با من چی بودی که بخوای با بعدی باشی آخه؟ تو به هیچکس نه وفا میدی نه عشق چون ذاتش رو نداری، فقط اداش رو میتونی دربیاری که تو همون هم فلک زده بودی.

او انسان نیست، من قلب خود را به او دادم، او قلبم را گرفت اما تا سر حد مرگ فشرد و بعد دوباره به طرف من پرتش کرد، قلب آدمی جایگاه احساس اوست، از آنجا که او قلب مرا نابود ساخت، دیگر این قدرت را در خود نمیبینم که نسبت به او احساسی داشته باشم.

چه حوصله ایی دارین برای تلافی!
به قول محمود درویش که میگه:

همین تورا بس
که دیگر تو را آنطور که میدیدم نمیبینم!
• |.

چه حوصله ای دارین برای تلافی !
به قول محمود درویش :
همین تورا بس که من دیگر تورا آنطور که می دیدم نمیبینم ...

نگو دوسم داری وقتی هیچی نمیبینم از دوست داشتنت.

‏من اگه به کسی چندبار فرصت دادم تو زندگیم هیچ موقع از روی بخشندگی یا ضعفم نبوده، بلکه فرصت دادم که
بعد ها خودم حسرت هیچیو نخورم تهش بگم همه راه هارو با این آدم رفتم و نشد، پس اگه یه روز گذاشتمت کنار بدون دیگه مسئله بخشش نیست من صرفا
دیگه هیچ راه و مسیری با تو نمیبینم.

23:23
#رویا

نام اثر:
قسمت نباشه تو کوچه بن بست هم نمیبینمش/

جمالت را نمیبینم؛ خیالت میکُشد اما

- راحم تبریزی

من اگه به کسی چندبار فرصت دادم تو زندگیم هیچ موقع از روی بخشندگی یا ضعفم نبوده، بلکه فرصت دادم که بعد ها خودم حسرت هیچیو نخورم تهش بگم همه راه هارو با این آدم رفتم و نشد، پس اگه یه روز گذاشتمت کنار بدون دیگه مسئله بخشش نیست من صرفا دیگه هیچ راه و مسیری با تو نمیبینم!