بیا روی لبه ای امن و پرت ازین شهر، بشینیم، تکیه کنیم به کمرِ هم و شریک یه نخ سیگار مشترک بشیم. اصراری ندارم که بهم خیره شی. تکیه کن بهم فقط. بذار امن باشم برات. تکیه میکنم بهت. بذار امنیت رو حس کنم باهات.

وقتی فهمیدم که دلیل بعضی از سکوتها، ترس از توضیح نیست و ناامیدی از فهمیده شدنه
دیگه اصراری به گفتن به ندارم..!
• |.

کنارش اصراری به قوی بودن نداشتم؛
شاید بتوان گفت:
"این بالاترین مرحله دل‌ دادگی در
دنیای من بود."

من هیچ اصراری به بودنتون ندارم، هروقت حس کردین با بقیه بهتون خوش میگذره، بدون احساس گناه، جمع کنید و از زندگیم برید

برای من ‌هیچ اصراری برای موندن و هیچ اجباری برای رفتن کسی نیست

.࿐

هیچ اصراری نیست که حتما چنل باشه.
می تونید یه دفترچه و خودکار داشته باشید و یادداشت کنید.
یا همونطور که بعضی ها گفتن در سیو مسیج یا نت گوشی یادداشت کنید.
خوبی چنل اینه که شاید روزی به کار دیگران هم بیاد و بخواید با دیگران هم به اشتراک بگذارید...

•
‏اونجا که رسول یونان اول یکی از شعرهاش نوشته بود:
‏«اگر تو نبودی عشق نبود و همینطور اصراری برای ادامه زندگی»
‏دوست دارمـ بدونی چقدر حرف دل من به تو بود

مرا از حبس آغوشت
چه اصراری به آزادی ؟

#پروفایل‌متحرک.
هیچ‌ اصراری‌ برا‌ی موندن‌
هیچ‌‌اجباری‌برا‌رفتن‌کسی‌نمیکنم!
▵⚉⁻ᴱⁿᵈᵖᵃʳᵗ

‏اصراری به موندنت نیست میخای بری برو،فقط منم با خودت ببر



. .