کپشن های مربوط به بزنيم

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بزنيم

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

ما...
با صداى آرام تر خنديديم.
موهايمان كمتر رنگ باد را ديد.
مخفى مان كردند.
و به ما ياد دادند مخفى كنيم،
مخفيانه زيبا شديم،
مخفيانه شكست خورديم.
مخفيانه التيام يافتيم.
ما ترسيديم همه عمرمان را،
اما روزى مى رسد...
كه برقصيم، برقصيم، برقصيم
و بر شانه هاى هم بوسه بزنيم.
اينجاست پشتِ زيبايى مان...
تمام زخم هايى كه هرگز نميبيندشان.

يکي هم نداريم بزنيم تو صورتش بگيم برو دنبال زندگيت......









اونم برگرده چنگ بزنه تو صورتم بگه کجا،برم زندگيم تويي.....
وحشی!!!!

يكي از دوستانم به نام پل يك دستگاه اتومبيل سواري به عنوان عيدي از برادرش دريافت كرده بود.
شب عيد هنگامي كه پل از اداره اش بيرون آمد متوجه پسر بچه شيطاني شد كه دور و بر ماشين نو و براقش قدم مي زد و آن را تحسين مي كرد.
پل نزديك ماشين كه رسيد پسر پرسيد: ” اين ماشين مال شماست ، آقا؟”
پل سرش را به علامت تائيد تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عيدي به من داده است”.
پسر متعجب شد و گفت: “منظورتان اين است كه برادرتان اين ماشين را همين جوري، بدون اين كه ديناري بابت آن پرداخت كنيد، به شما داده است؟ آخ جون، اي كاش…”
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزويي مي خواهد بكند.
او مي خواست آرزو كند كه اي كاش او هم يك همچو برادري داشت.

اما آنچه كه پسر گفت سرتا پاي وجود پل را به لرزه درآورد: ” اي كاش من هم يك همچین برادري بودم.”

پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با يك انگيزه آني گفت: “دوست داري با هم تو ماشين يه گشتي بزنيم؟”
“اوه بله، دوست دارم.”
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشماني كه از خوشحالي برق مي زد، گفت: “آقا، مي شه خواهش كنم كه بري به طرف خونه ما؟”
پل لبخند زد.
او خوب فهميد كه پسر چه مي خواهد بگويد. او مي خواست به همسايگانش نشان دهد كه توي چه ماشين بزرگ و شيكي به خانه برگشته است.
اما پل باز در اشتباه بود ... پسر گفت: ” بي زحمت اونجايي كه دو تا پله داره، نگهداريد.”

پسر از پله ها بالا دويد.
چيزي نگذشت كه پل صداي برگشتن او را شنيد، اما او ديگر تند و تيـز بر نمي گشت.
او برادر كوچك فلج و زمين گير خود را بر پشت حمل كرده بود.
سپس او را روي پله پائيني نشاند و به طرف ماشين اشاره كرد :
” اوناهاش، جيمي، مي بيني؟ درست همون طوريه كه طبقه بالا برات تعريف كردم. برادرش عيدي بهش داده و او ديناري بابت آن پرداخت نكرده. يه روزي من هم يه همچو ماشيني به تو هديه خواهم داد … اونوقت مي توني براي خودت بگردي و چيزهاي قشنگ ويترين مغازه هاي شب عيد رو، همان طوري كه هميشه برات شرح مي دم، ببيني.”

پل در حالي كه اشكهاي گوشه چشمش را پاك مي كرد از ماشين پياده شد و پسربچه را در صندلي جلوئي ماشين نشاند.
برادر بزرگتر، با چشماني براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائي رهسپار گردشي فراموش ناشدني شدند!

یه بار ﻧﺸﺪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﻴﻚ ﺧﺎﻣﻪ ای ها اﺿﺎﻓﻪ ﺑﻴﺎﺩ مثه ﺧﺎﺭﺟﻴﺎ ﺑﺰﻧﻴﻢ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻢ ﺑﺨﻨﺪﻳﻢ!


سازمان بهداشت جهاني براي آزمايش يک واکسن خطرناک وجديد احتياج يه داوطلب داشت. از ميان مراجعين فقط سه نفرواجد شرايط اعلام شدند:
يک آلماني ،يک فرانسوي و يک ايراني
قرار شد با تک تک آنان مصاحبه شود براي انتخاب نهايي
مصاحبه از آلماني پرسيد: براي اين کار چقدر پول ميخواهيد؟
او گفت من صد هزار دلار، اين را ميدهم به زنم که اگر از اين واکسن مردم يا فلج شدم، زنم بي پول نماند.
مصاحبه گر او را مرخص کرد وهمين سوال را از فرانسوي نمود.
او گفت من دويست هزار دلار ميگيرم، صدهزار تا براي زنم و صد هزار تا براي معشوقه ام.
وفتي او هم رفت، ايراني گفت من سيصد هزار دلار مي خواهم.
صد هزار براي خودم صد هزار تا هم حق حساب شماصد هزار تاش هم ميديم به آلماني که واکسن را بهش بزنيم !!!؟

گآهی وقت ها...

دلت ميخوآهـد...

يكي را صدآ كني و بگويي:

"سلـــام...مي آيي قدم بزنيم؟!..."


+ گآهي...

آدم چه چيز هآي ســــــآدـهـ اي را ندآرد...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

صداى, آرام, خنديديم, موهايمان, كمتر, مخفى, كردند, دادند, كنيم, مخفيانه, زيبا, شديم, شكست, خورديم, التيام, يافتيم, ترسيديم, عمرمان, روزى, برقصيم, شانه, بوسه, بزنيم, اينجاست, پشتِ, زيبايى, تمام, هايى, هرگز, نداريم, صورتش, بگيم, دنبال, زندگيت, اونم, برگرده, بزنه, صورتم, زندگيم, تويي, وحشی, دوستانم, دستگاه, اتومبيل, سواري, عنوان, عيدي, برادرش, دريافت, كرده, هنگامي, اداره, بيرون, متوجه, شيطاني, ماشين, براقش, تحسين, نزديك, پرسيد, شماست, علامت, تائيد, تكان, برادرم, داده, متعجب, منظورتان, برادرتان, همين, جوري, بدون, ديناري, بابت, پرداخت, كنيد, البته, كاملاً, واقف, آرزويي, خواهد, بكند, خواست, همچو, برادري, داشت, آنچه, سرتا, وجود, لرزه, درآورد, همچین, بودم, مبهوت, نگاه, انگيزه, گشتي, دارم, تازه, افتاده, بودند, چشماني, خوشحالي, خواهش, خونه, لبخند, فهميد, بگويد, همسايگانش, نشان, بزرگ, شيكي, خانه, برگشته, اشتباه, زحمت, اونجايي, نگهداريد, بالا, دويد, چيزي, نگذشت, صداي, برگشتن, شنيد, ديگر, كوچك, زمين, پائيني, نشاند, اشاره, اوناهاش, جيمي, بيني, درست, همون, طوريه, طبقه, برات, تعريف, كردم, نكرده, روزي, ماشيني, هديه, خواهم, اونوقت, توني, براي, خودت, بگردي, چيزهاي, قشنگ, ويترين, مغازه, همان, هميشه, ببيني, اشكهاي, گوشه, چشمش, پياده, پسربچه, صندلي, جلوئي, بزرگتر, درخشان, كنار, نشست, رهسپار, گردشي, فراموش, ناشدني, شدند, سازمان, بهداشت, جهاني, آزمايش, واکسن, خطرناک, وجديد, احتياج, داوطلب, ميان, مراجعين, نفرواجد, شرايط, اعلام, آلماني, فرانسوي, ايراني, قرار, آنان, مصاحبه, انتخاب, نهايي, چقدر, ميخواهيد, هزار, دلار, ميدهم, مردم, نماند, مرخص, وهمين, سوال, نمود, دويست, ميگيرم, صدهزار, معشوقه, وفتي, سيصد, خودم, حساب, شماصد, ميديم, گآهی, ميخوآهد, بگويي, سلام, گآهي, سآده, ندآرد,