کپشن های مربوط به چشماني

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی چشماني

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

مرد فقيري از خدا سوال كرد: چرا من اينقدر فقير هستم؟
خدا پاسخ داد: چون ياد نگرفته اي كه بخشش كني!
مرد پاسخ داد: من چيزي ندارم كه ببخشم…
خدا پاسخ داد: چرا!!!! محدود چيزهايي داري!
يك صورت كه ميتواني لبخند بر آن داشته باشي!
يك دهان كه مي تواني از ديگران تمجيد كني وحرف خوب بزني!
يك قلب كه مي تواني بروي ديگران بگشايي!
چشماني كه ميتواني با آنها به ديگران با نيت خوب نگاه كني!
فقر واقعي فقر روحــــي ست.
دل آدم ها خيلي ساده گرم ميشود:

ایـن روزها غرق سـكوتم...


سـكوتي برگرفتـه از تنهایي...


سـكوتي كه در پشت فریادهاي بي صـدایم است


دلگیرم از خـودم ، از سـكوتي كه نمیشكنـد...


از لباني كه نمي خـنـدنـد ، و از چشماني كه بي روح شـده انـد...


ایـن روزها آسمان خـاكستري است...

يكي از دوستانم به نام پل يك دستگاه اتومبيل سواري به عنوان عيدي از برادرش دريافت كرده بود.
شب عيد هنگامي كه پل از اداره اش بيرون آمد متوجه پسر بچه شيطاني شد كه دور و بر ماشين نو و براقش قدم مي زد و آن را تحسين مي كرد.
پل نزديك ماشين كه رسيد پسر پرسيد: ” اين ماشين مال شماست ، آقا؟”
پل سرش را به علامت تائيد تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عيدي به من داده است”.
پسر متعجب شد و گفت: “منظورتان اين است كه برادرتان اين ماشين را همين جوري، بدون اين كه ديناري بابت آن پرداخت كنيد، به شما داده است؟ آخ جون، اي كاش…”
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزويي مي خواهد بكند.
او مي خواست آرزو كند كه اي كاش او هم يك همچو برادري داشت.

اما آنچه كه پسر گفت سرتا پاي وجود پل را به لرزه درآورد: ” اي كاش من هم يك همچین برادري بودم.”

پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با يك انگيزه آني گفت: “دوست داري با هم تو ماشين يه گشتي بزنيم؟”
“اوه بله، دوست دارم.”
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشماني كه از خوشحالي برق مي زد، گفت: “آقا، مي شه خواهش كنم كه بري به طرف خونه ما؟”
پل لبخند زد.
او خوب فهميد كه پسر چه مي خواهد بگويد. او مي خواست به همسايگانش نشان دهد كه توي چه ماشين بزرگ و شيكي به خانه برگشته است.
اما پل باز در اشتباه بود ... پسر گفت: ” بي زحمت اونجايي كه دو تا پله داره، نگهداريد.”

پسر از پله ها بالا دويد.
چيزي نگذشت كه پل صداي برگشتن او را شنيد، اما او ديگر تند و تيـز بر نمي گشت.
او برادر كوچك فلج و زمين گير خود را بر پشت حمل كرده بود.
سپس او را روي پله پائيني نشاند و به طرف ماشين اشاره كرد :
” اوناهاش، جيمي، مي بيني؟ درست همون طوريه كه طبقه بالا برات تعريف كردم. برادرش عيدي بهش داده و او ديناري بابت آن پرداخت نكرده. يه روزي من هم يه همچو ماشيني به تو هديه خواهم داد … اونوقت مي توني براي خودت بگردي و چيزهاي قشنگ ويترين مغازه هاي شب عيد رو، همان طوري كه هميشه برات شرح مي دم، ببيني.”

پل در حالي كه اشكهاي گوشه چشمش را پاك مي كرد از ماشين پياده شد و پسربچه را در صندلي جلوئي ماشين نشاند.
برادر بزرگتر، با چشماني براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائي رهسپار گردشي فراموش ناشدني شدند!

اينجا قطب است!
شايد از قطب هم سردتر...
مردماني كه دلشان سخت سرد و بي بخار شده است...
چشماني كه محبت را به شهوت فروخته اند...
و دستاني كه اگر هم دستگيري كنند بي دليل نميكنند...
شايد اين روزها همه با خود اين جملات را زمزمه ميكنيم.
اما
يك چيز مي ماند:
من ميدانم كه به اندازه ي اين سرما ، آنطرفتر آتش محبتي شعله ور است
ميدانم كه به ازاي هر جنگي ، صلحي برپاست
ميدانم خدايي آن بالا نشسته كه نگهباناني بر زمين گماشته تا تو را دست گيري كنند، وسيله هايي كه لحظه به لحظه زندگي به تو ميدهند...
آرام باش!
سخت از لطف بي كران آرام باش ، كه آرام سختي ها را پذيرا باشي!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

فقيري, سوال, اينقدر, هستم, پاسخ, نگرفته, بخشش, چيزي, ندارم, ببخشم, محدود, چيزهايي, داري, صورت, ميتواني, لبخند, داشته, باشي, دهان, ديگران, تمجيد, وحرف, بزني, بروي, بگشايي, چشماني, آنها, نگاه, واقعي, روحي, خيلي, ساده, ميشود, روزها, سكوتم, سكوتي, برگرفته, تنهایي, فریادهاي, صدایم, دلگیرم, خودم, نمیشكند, لباني, خندند, آسمان, خاكستري, دوستانم, دستگاه, اتومبيل, سواري, عنوان, عيدي, برادرش, دريافت, كرده, هنگامي, اداره, بيرون, متوجه, شيطاني, ماشين, براقش, تحسين, نزديك, رسيد, پرسيد, شماست, علامت, تائيد, تكان, برادرم, داده, متعجب, منظورتان, برادرتان, همين, جوري, بدون, ديناري, بابت, پرداخت, كنيد, البته, كاملاً, واقف, آرزويي, خواهد, بكند, خواست, همچو, برادري, آنچه, سرتا, وجود, لرزه, درآورد, همچین, بودم, مبهوت, انگيزه, گشتي, بزنيم, تازه, افتاده, بودند, خوشحالي, خواهش, خونه, فهميد, بگويد, همسايگانش, نشان, بزرگ, شيكي, خانه, برگشته, اشتباه, زحمت, اونجايي, نگهداريد, بالا, دويد, نگذشت, صداي, برگشتن, شنيد, كوچك, زمين, پائيني, نشاند, اشاره, اوناهاش, جيمي, بيني, درست, همون, طوريه, طبقه, برات, تعريف, كردم, نكرده, روزي, ماشيني, هديه, خواهم, اونوقت, توني, براي, خودت, بگردي, قشنگ, ويترين, مغازه, همان, هميشه, ببيني, اشكهاي, گوشه, چشمش, پياده, پسربچه, صندلي, جلوئي, بزرگتر, درخشان, كنار, نشست, رهسپار, گردشي, فراموش, ناشدني, شدند, اينجا, شايد, سردتر, مردماني, دلشان, بخار, محبت, شهوت, فروخته, دستاني, دستگيري, كنند, دليل, نميكنند, جملات, زمزمه, ميكنيم, ماند, ميدانم, اندازه, سرما, آنطرفتر, محبتي, شعله, ازاي, جنگي, صلحي, برپاست, خدايي, نشسته, نگهباناني, گماشته, وسيله, لحظه, زندگي, ميدهند, آرام, كران, سختي, پذيرا,