کپشن های مربوط به دیکشنری

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دیکشنری

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

ᴛʜᴇʀᴇ ɪs ɴᴏ ɪᴍᴘᴏssɪʙʟᴇ ɪɴ ᴍʏ ᴅɪᴄᴛɪᴏɴᴀʀʏ

غیر ممکن در دیکشنری من وجود ندارد.️.

Impossible is a word to be found only in the dictionary of fools .
کلمه‌ایه که تو دیکشنری احمقا پیدا میشه .

Impossible is a word to be found only in the dictionary of fools .
کلمه‌ایه که تو دیکشنری احمقا پیدا میشه .

Impossible is a word to be found only in the dictionary of fools .

غیرممکن کلمه‌ایه که تو دیکشنری احمقا پیدا میشه .

‌‌‌‌‌‌.࿐

شما هم تو دیکشنری گوشیتون چرت و پرت مینویسید
و میزنید رو پخش و بعدش هرهر میخندید
یا فقط من انقدر روان پریشم... :D :|

اگه انگلیسی خوب حرف بزنید میتونید آدمای كم سوادُ تحت تاثیر قراربدید؛
برای اینكه آدمای باسواد رو تحت تاثیر قراربدید باید فارسی خوب حرف بزنید..
کمتر دیکشنری بلغور کن هموطن :|

غلط نامه کد خدا :

مدرسه : یه جاییکه پدر پول پرداخت می کند و پسر بازی می کند.



بیمه ء عمر : یک قراردادی که شما رو در طول زندگی نیازمند می کند ودر موقع مردن ثروتمند.



پرستار : شخصی که از خواب بیدار می شود و به شما قرص خواب آور می دهد.



ازدواج : یک توافقنامه ای که در آن مرد درجه لیسانسش را از دست میدهد (معنی لیسانس و تجرد در انگلیسی به یک معنیه و اشاره به اون دارد) و خانم درجهء استادی را کسب می کند.



طلاق : وخامت آیندهء ازدواج



اشک : یک نیروی هیدرولیک که در آن قدرت ارادهء جنس مذکر بوسیلهءقدرت آب جنس مونث شکست می خورد.



سخنرانی : یک هنر انتقال اطلاعات از نتهای سخنران به نتهای دانشجویان بدون اینکه به ذهنهای هر کدام خطور کنه.


کنفرانس : یک اغتشاشی که یک شخص توسط تعدادی حضار ضرب و شتم میشه.



مصالحه : هنر تقسیم یک کیک به روشی که هر کسی فکر کنه بزرگترین تکه رو دریافت کرده است.



دیکشنری : جاییکه نتیجه قبل از کار می آید.



اتاق کنفرانس : جائیکه همه صحبت می کنند و هیچ کسی گوش نمی دهد و بعدا هر شخصی عدم موافقت اعلام می کند.



پدر : یک بانکر که ذاتا تامین شده است .



جنایتکار : شخصی که استراحت مفهومی ندارد مگر اینکه دچار سرفه شود.



رئیس : شخصی که اول است وقتی تو تاخیر داری و تاخیر دارد وقتی که تو اول هستی .



دکتر : شخصی که مریضت رو با قرص و خودت رو با صورتحساب می کشد.



ادبیات روم باستان : کتابی که مردم پرستش می کنند ولی نمی خوانند.



خنده : منحنی که بسیاری از مسائل را بی پرده مشخص می کند.



اداره : یه جای برای استراحت بعد از یک کار فعال خانگی.



خمیازه : تنها زمانیکه بعضی آقایون می تونند دهانشون رو باز کنند.



و غیره : یه علامتی برای متقاعد کردن دیگران که شما واقعا بیش از اونیکه انجام دادین می دونین .



تجربه : نامی که مردم بر روی خطا هایشان میزارند

دیکشنری به زبون ساده!
خواهر زن :کسی که خواهرش را میزند...
عطسه :راس ساعت سه
بیناموس :موشی که از قدرت بینایی بالایی برخوردار است
، آنکارا :منظور آن کارهای بد است
مملکت :گربه مملی

تو دیکشنری زدم guestآورده میهمان، نوعی انگل!! فکر کنم مترجمش زن بوده!!!!!

عاغا من قول میدم اگه اینجوری پیش برہ یه دیکشنری میسازن به نام:

دیکشنری فارسی"دخترا" به "پسرا"...!!

والا! حالا ببین!

از ما گفتن بود!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

ممکن, دیکشنری, وجود, ندارد, کلمهایه, احمقا, پیدا, میشه, غیرممکن, گوشیتون, مینویسید, میزنید, بعدش, هرهر, میخندید, انقدر, روان, پریشم, انگلیسی, بزنید, میتونید, آدمای, سوادُ, تاثیر, قراربدید؛, برای, اینكه, باسواد, باید, فارسی, کمتر, بلغور, هموطن, نامه, مدرسه, جاییکه, پرداخت, بازی, بیمه, قراردادی, زندگی, نیازمند, موقع, مردن, ثروتمند, پرستار, شخصی, خواب, بیدار, ازدواج, توافقنامه, درجه, لیسانسش, میدهد, معنی, تجرد, معنیه, اشاره, خانم, درجهء, استادی, طلاق, وخامت, آیندهء, نیروی, هیدرولیک, قدرت, ارادهء, مذکر, مونث, شکست, خورد, سخنرانی, انتقال, اطلاعات, نتهای, دانشجویان, بدون, اینکه, ذهنهای, کدام, خطور, کنفرانس, اغتشاشی, توسط, تعدادی, حضار, مصالحه, تقسیم, روشی, بزرگترین, دریافت, کرده, نتیجه, اتاق, جائیکه, صحبت, کنند, بعدا, موافقت, اعلام, بانکر, ذاتا, تامین, جنایتکار, استراحت, مفهومی, دچار, سرفه, رئیس, وقتی, تاخیر, داری, هستی, دکتر, مریضت, خودت, صورتحساب, ادبیات, باستان, کتابی, مردم, پرستش, خوانند, خنده, منحنی, بسیاری, مسائل, پرده, مشخص, اداره, فعال, خانگی, خمیازه, تنها, زمانیکه, بعضی, آقایون, تونند, دهانشون, غیره, علامتی, متقاعد, کردن, دیگران, واقعا, اونیکه, انجام, دادین, دونین, تجربه, نامی, هایشان, میزارند, زبون, ساده, خواهر, خواهرش, میزند, عطسه, ساعت, بیناموس, موشی, بینایی, بالایی, برخوردار, آنکارا, منظور, کارهای, مملکت, گربه, مملی, آورده, میهمان, نوعی, مترجمش, بوده, عاغا, میدم, اینجوری, میسازن, دخترا, پسرا, والا, حالا, ببین, گفتن,