آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود.
وقتی نماینده‌‌ای هنگام سخنرانی‌اش با حالت تحقیرآمیز به او گفت "فراموش نکن پسر کفاشی"

جواب داد : "چه یادآوری خوبی، من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم"

«سکوتِ بین ما، گویاتر از گفتگوی دیگران است.»

هر که از عشق تو پرسید
به او گفتم شـُکر
پیش مردم گله از یار؟!
همینم مانده‌ست.... :)

#سید‌سعید‌صاحب

...

ناگهان به خودش آمد و دید که مدتی‌ست نشسته کنجی و دارد به همه چیز فکر می‌کند. شبیه به آدمِ در حال غرق شدنی خودش را از آب بیرون کشید، نفسش را داد بیرون و گفت: بی‌خیال! بلند شد و برای خودش چای ریخت و دوباره به کارش مشغول شد.
مدتی بود که تا مرز خستگیِ مفرط کار می‌کرد و اعتقاد داشت که آدم نباید یک ثانیه هم بی‌کار شود، وگرنه می‌نشیند عمیقا فکر می‌کند و عمیقا غصه می‌خورد و عمیقا پیر می‌شود...

#نرگس_صرافیان_طوفان

بهت گفته بودم منو از دوست داشتنت خسته نکن؛ یادته؟!

. .

دروغ گفتن هیچ جوره قابل قبول نیست بجز به مامان، بذار فکر کنه غذا خوبه، هوا خوبه، حالت خوبه، کلا همه چی رو به راهه و مشکلی نداری...

می گفت :
واستون آرزو میکنم که
عاشقِ چشم‌هایی نشید که به همه چشم داره :)

منظورتون چیه که دیشب کلی ادم اومدن بهتون گفتن دوستت دارم؟ وسط جنگ هم باید بفهمیم دوست داشتنی نیستیم؟.

‌
صادق هدایت :

یک احساساتی هست، یک چیزهایی هست که نمی‌شود به دیگری فهماند، نمی‌شود گفت، آدم را مسخره می‌کنند، هر کسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت میکند. زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است .


. .

درباره‌‌ی تنهایی، میکل آنژ خیلی زیبا گفته: من با چیزی زنده‌ام که دیگران از آن می‌میرند

.࿐