خطاب به بهترین آدم زندگیم :
لطفا تو تبدیل به آدمی نشو که بهت ضربه زده!
تو تنها کسی بودی که دیدم بدیهای دنیا ازش آدم بدی نساخت!
عمیقا بهت افتخار میکنم،
لطفا خوب بمون.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی عمیقا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اونجایی که محمود درویش میگه:
"احساس میکنم مدتی است که
با چیزی بیش از توانم درگیر بودهام"
عمیقا حس میکنم داره در مورد
این بازه از زندگیم صحبت میکنه...
دلم روشن است. چون دنیا صلابت زن ایرانی را و قدرت و جسارت ایران و ایرانی را به چشم دید.
من دلم روشن است چون نسل به نسل داریم جسورتر میشویم و آگاهتر.
دلم روشن است، چون حمایت و مهربانی جهانیان را به چشم دیدم و عضوی شدهبودیم که عمیقا درد داشت و جهانی برایش بیقرار شد. که حالا غریبه نیستیم و با مردم جهان، یک راز مشترک داریم.
من دلم روشن است، چون از پس اینهمه سیاهی، دلهایی سفید میبینم و ذهنهایی روشن!
من دلم روشن است، بعد از این پاییز، یکضرب به بهار میرسیم...
من دلم روشن است ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
اگه یکیو دارید که حالتون رو بپرسه یا خوشحالتون کنه یا بغلتون کنه
عمیقا حرومتون^^
.
اگه یکیو دارید که تا میگید حالم...
به ته جمله نرسیده میگه
بپوش دارمـ میام دنبالت
خیلی خیلی خوشبختید و من بهتون عمیقا و تباهن حسودیم میشه.️.️
♡
•
به قول پاتریک :
بعضی وقتا برای حل مشکلات باید عمیقا به خودمون مراجعه کنیم.
. .
من عمیقاً میفهمم از چی حرف میزنه
آقای قاضی....
..️
سن که هِی بالا میره،
عمیقا به این نکته میرسی که
دیگه نمیتونی کسی رو
از ته دل دوس داشته باشی....
و شرایط برات تصمیم میگیره؛
لا تحب بعمق قبل أن تتأکد
أن الطرف الأخر یحبک بنفس العمق،
فعمق حبک الیوم
هو عمق جرحک غداً...
تا زمانی که
از عمق دوستداشتنِ طرف مقابلت
مطمئن نشدی
عمیقانه دوست نداشته باش
چرا که عمق عشق امروز
همان عمق زخم فردای توست....
عین ناخونک زدن به بال کبابی داغ از روی منقل ؛ عین نوری که وسط یه چرت پاییزی میوفتاد رو صورتم و گرم میشدم عین لم دادن رو کاناپه وقتی تازه انیمیشن نمو رو خریده بودم عین وقتی که آخرین تیکه پیتزامو صحیح و سالم از یخچال در آوردم ، عین اون روزی که ماشینم دقیقا کنار مکانیکی پنچر شد ، عین اون لحظه که از شدت سرما دستامو بهم میمالیدم و یهو شومینه روشن میشد ، عین وقتی از مدرسه میومدم و میفهمیدم که ناهار ماکارونی داریم که بیدار شدم و دیدم تو بغلم خوابت برده ، عین صبحی عین تموم لحظاتی که بخاطرش عمیقا از ته دل خوشحال شدم ؛ دوست دارم ...