زانویِ غم بغل گرفتی؟
مگه زندگیِ چندمته که توقع داری هیچ
اشتباهی نکنی؟
غصه نخوریا، یهو میبینی خدا برات دری
رو باز میکنه که تو حتی اون درو نزده بودی.

عاشق مواقعیم که خدا برام یه نشونه هایی می‌فرسته که میفهمم صدامو شنیده از حرفای نزده ی توی دلم خبر داره و من تنها نیستم. عاشق وقتاییم که خدا بهم اثبات می‌کنه که‌ وجود داره. عاشق اون زمانیم که بعد‌ گذروندن یه دوره ی سخت و سیاه از زندگیم حس می‌کنم خدا تن زخمیمو بغل کرده و داره بهم کمک می‌کنه تا همه چیز دوباره خوب بشه.

سعی نکن با رفتارت بهم آسیب بزنی، من یک کمال‌گرای اورثینکرم! هیشکی قدر خودم به خودم آسیب نزده.

یک سری اشک های نریخته و مشت های نزده دارم که انباشته شدن تو وجودم و مطمئنم سرطان میشن یه روز.

‏دیدین موهامون هعی سفید میشه،
موهای سفیدی که رو سرمون هعی زیاد و زیادتر میشه، اینا ارث بابامون نیست
حرفهای نزده تو دلمونه....

غصه نخوریا ..
یهو میبینی خدا برات دری رو باز میکنه
که تو حتی اون درو نزده بودی :)

حرف‌های نگفته و نزده، اشک می‌شن و جاری می‌شن. کاش گوش شنوایی واسه اشک‌هام بودی حالا که نیستی و حضور نداری تا حرف‌هام رو بشنوی.

اگه باهاتون قهره و یه مدته که باهاتون حرف نزده هیچی نگید ولی این شعر حسین منزوی رو براش بفرستین:

" هنوز اگر تو بیایی دوباره می‌شوم آغاز "

به همین قشنگی :).️

#تقویم_شانزدهم_تیر

وقتی خیلی خسته و درمونده بودی
یادت بیاد که خدا این همه صبر
تو رو جبران میکنه!.

#مریم_رئیسی

میخوای درکت کنن؟
میخوای حرفتو نزده بفهمن؟
میخوای آرامش داشته باشی؟
هیچی نگو کلا؛
چون همچین کسی وجود نداره.....