کپشن های مربوط به خاموشي

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خاموشي

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)



زغال هاي خاموش را
کنار زغال هاي روشن ميگذارند
تا روشن شود
چون همنشيني اثر دارد

ما هم مثل همان زغال هاي خاموشيم
اگر کنار افرادي بنشينيم
که روشنند
که گرما و حرارتي دارند... ما هم به طبع آن ها
نور و حرارت و گرما پيدا ميکنيم.

پس آدمی انتخاب کنید
که بشما انرژی ببخشد!
شکسپیر میگوید :
وقتی میتوانستم صحبت کنم ، گفتند: گوش کن...
وقتی میتوانستم بازی کنم ، مرا کار کردن آموختند ...
وقتی کاری پیدا کردم ، ازدواج کردم …
وقتی ازدواج کردم ، بچه ها آمدند …
وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند.!!
وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم ، زندگی تمام شد...
"زیبا زندگی کنید"

سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ - درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبان‌های ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است.

استاد شهریار در تبریز به‌دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای همین شهر به خاک سپرده شد. در ایران روز درگذشت این شاعر معاصر را «روز شعر و ادب فارسی» نام‌گذاری کرده‌اند.



خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم

خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم

خدايا خاطرات سرکش يک عمر شيدايي

گرفته در دماغي خسته چون خوابي پريشانم

خيال رفتگان شب تا سحر در جانم آويزد

خدايا اين شب آويزان چه مي خواهند از جانم

پريشان يادگاريهاي بر بادند و مي پيچند

به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم

خزان هم با سرود برگ ريزان عالمي دارد

چه جاي من که از سردي و خاموشي ز مستانم

سه تار مطرب شوقم گسسته سيم جانسوزم

شبان وادي عشقم شکسته ناي نالانم

نه جامي کو دمد در آتش افسرده جان من

نه دودي کو برآيد از سر شوريده سامانم

شکفته شمع دمسازم چنان خاموش شد کز وي

به اشک توبه خوش کردم که مي بارد به دامانم

گره شد در گلويم ناله جاي سيم هم خالي

که من واخواندن اين پنجه پيچيده نتوانم

کجا يار و دياري ماند از بي مهري ايام

که تا آهي برد سوز و گداز من به يارانم

سرود آبشار دلکش پس قلعه ام در گوش

شب پائيز تبريز است در باغ گلستانم

گروه کودکان سرگشته چرخ و فلک بازي

من از بازي اين چرخ فلک سر در گريبانم

به مغزم جعبه شهر فرنگ عمر بي حاصل

به چرخ افتاده و گوئي در آفاقست جولانم

چه دريايي چه طوفاني که من در پيچ و تاب آن

به زورقهاي صاحب کشته سرگشته مي مانم

ازين شورم که امشب زد به سر آشفته و سنگين

چه مي گويم نمي فهمم چه مي خواهم نمي دانم

به اشک من گل و گلزار شعر فارسي خندان

من شوريده بخت از چشم گريان ابر نيسانم

کجا تا گويدم برچين و تا کي گويدم برخيز

به خوان اشک چشم و خون دل عمريست مهمانم

فلک گو با من اين نامردي و نامردمي بس کن

که من سلطان عشق و شهريار شعر ايرانم

پاييز بهار من است، نه بهاري سبز که بهاري رنگارنگ.

پاييز فصل من است، فصل رويش، فصل شکفتن...

خزان، بهار احساس است، بهار تنهايي...

موسم رويش جوانه‌هاي احساس...

و چه زيباست موسم برگ‌ريزان...

آنگاه که خش خش برگ‌هاي زرين به زير پاي عابران،

نغمه محزون کلاغ‌هاي سرو نشين،

صداي زوزه باد وزنده از لابلاي تن نيمه عريان درختان،

ملودي شاهکارترين سمفوني طبيعت را مي‌نوازند،

شور و حرارتي وصف ناپذير درون خسته‌ام را فرا مي‌گيرد.

درحالي که چشمان غرق در شورم؛

نظاره‌گر رقص برگ‌هايي است که از فراز به فرود مي‌رسند

تا با خاموشي خود حياتي دوباره به جسم بي‌جان

تک درخت نارون باغچه حياط پشتي دهند؛

گريه‌هاي دل امانم نمي‌دهد، نه از اين مرگ غريب –

که خود آغازي است بر اين پايان عجيب –

که از شوق رستن و پرواز بر فراز حصار تنگ تن...

آري من خزان را دوست دارم...

من اين رقص مرگ را دوست دارم...

من اين هزار رنگي را دوست دارم...

من از فراسوي اين سکوت فرياد‌ها دارم...

از پس اين هياهوي خزان و از رهگذر باد وزان به انتظار سکوت مي‌نشينم.

لب فروبسته و با زبان بي‌زباني همنواي مرغ دل،

شعر دفتر عشق را زمزمه مي‌کنم...

پاييز فصل زیبايی و دوست داشتنی من...

فصل تولد من

فصل تولد توست......!( یه سال گذشت هنوز نفهمیدم تو کیه )

رسيدن فصل پائیز و مهرباني مبارك ( البته هنوز نیومده)



زندگي آتشگهي ست

همواه‌ ، پابرجا

گر بيفروزيش رقص شعله اش

از بيكران پيداست

ورنه ، خاموش است و

خاموشي گناه ماست...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

زغال, خاموش, کنار, روشن, ميگذارند, همنشيني, دارد, همان, خاموشيم, افرادي, بنشينيم, روشنند, گرما, حرارتي, دارند, پيدا, ميکنيم, آدمی, انتخاب, کنید, بشما, انرژی, ببخشد, شکسپیر, میگوید, وقتی, میتوانستم, صحبت, گفتند, بازی, کردن, آموختند, کاری, پیدا, کردم, ازدواج, آمدند, آنها, کردند, گرفتم, چگونه, زندگی, تمام, زیبا, محمدحسین, بهجت, تبریزی, زاده, ۱۲۸۵, درگذشته, ۱۳۶۷, متخلص, شهریار, شاعر, ایرانی, آذربایجان, زبانهای, ترکی, فارسی, سروده, استاد, بهدنیا, وصیتش, همین, سپرده, معاصر, نامگذاری, کردهاند, خراب, پائيز, خمارانگيز, تهرانم, بهار, آشوب, شمرانم, خدايا, خاطرات, سرکش, شيدايي, گرفته, دماغي, خسته, خوابي, پريشانم, خيال, رفتگان, جانم, آويزد, آويزان, خواهند, بادند, پيچند, گلزار, خزان, رگبار, بارانم, ريزان, عالمي, سردي, مستانم, مطرب, شوقم, گسسته, جانسوزم, شبان, وادي, عشقم, شکسته, نالانم, جامي, افسرده, دودي, برآيد, شوريده, سامانم, شکفته, دمسازم, چنان, توبه, بارد, دامانم, گلويم, ناله, خالي, واخواندن, پنجه, پيچيده, نتوانم, دياري, ماند, مهري, ايام, گداز, يارانم, آبشار, دلکش, قلعه, تبريز, گلستانم, گروه, کودکان, سرگشته, بازي, گريبانم, مغزم, جعبه, فرنگ, حاصل, افتاده, گوئي, آفاقست, جولانم, دريايي, طوفاني, زورقهاي, صاحب, کشته, ازين, شورم, امشب, آشفته, سنگين, گويم, فهمم, خواهم, دانم, فارسي, خندان, گريان, نيسانم, گويدم, برچين, برخيز, عمريست, مهمانم, نامردي, نامردمي, سلطان, شهريار, ايرانم, پاييز, بهاري, رنگارنگ, رويش, شکفتن, احساس, تنهايي, موسم, جوانههاي, زيباست, برگريزان, آنگاه, برگهاي, زرين, عابران, نغمه, محزون, کلاغهاي, صداي, زوزه, وزنده, لابلاي, نيمه, عريان, درختان, ملودي, سمفوني, طبيعت, مينوازند, ناپذير, درون, خستهام, ميگيرد, درحالي, چشمان, شورم؛, نظارهگر, برگهايي, فراز, فرود, ميرسند, حياتي, دوباره, بيجان, نارون, باغچه, حياط, پشتي, دهند؛, گريههاي, نميدهد, غريب, آغازي, پايان, عجيب, رستن, پرواز, حصار, دوست, دارم, هزار, رنگي, فراسوي, سکوت, فريادها, هياهوي, رهگذر, وزان, انتظار, مينشينم, فروبسته, بيزباني, همنواي, دفتر, زمزمه, ميکنم, زیبايی, داشتنی, تولد, توست, هنوز, نفهمیدم, رسيدن, پائیز, مهرباني, مبارك, البته, نیومده, زندگي, آتشگهي, همواه, پابرجا, بيفروزيش, شعله, بيكران, پيداست, ورنه, گناه, ماست,