«طرز فکر ، طرز رفتار ، طرز زندگی و اعتقادات دیگران ربطی به ما نداره.به این دلیل که ما جای اونا نیستیم. میشینیم با افتخار میگیم که من نظرم اینه. تو باید اینجوری فکر کنی و عمل کنی اگر تو جای اون طرف باشی ، زندگی اونو داشته باشی ، شخصیت اونو داشته باشی ، احساسات اونو داشته باشی و اتفاقاتی که واسه اون افتاده رو تجربه کنی کی گفته که عین همون فکر نمیکنی یا زندگی نمیکنی؟ یا بدتر حتی؟نمیفهمم چرا باید اینقدر به طرز فکرامون افتخار کنیم که بخوایم با غبغب باد کرده تو فکر دیگرانم فروش کنیم.»
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی فهمم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
امروز یه جمله خوندم که انگار درباره من گفته بود: «دیر میفهمم که کسی دارد با من بد رفتاری میکند، همیشه جا میخورم، انگار شر به نظرم غیر واقعی است.»
من خیلی وقتها نمیفهمم کسی داره بهم بدی میکنه، یا خیلی حرفها که طرف تیکه میندازه که اذیتم کنه رو نمیگیرم و ازم رد میشه. بعد که بهم میگن و توضیح میدن واقعا تعجب میکنم، یه جور خنگی خاصی دارم که خوشبختانه باعث میشه آرامش روحی داشته باشم چون نمیفهمم کی با من مشکل داره و بدش میاد.
نمیفهمم چرا از عوض شدن آدما گِله میکنیم ما هیچکدوم آدمای دوسال پیش نیستیم حتی احتمالا همون آدم دو ماه پیش هم نیستیم! چارهای نداریم جز اینکه امیدوار باشیم تا آدمایی که دوستشون داریم جهت تغییراتشون به گونهای نباشه که از ما فاصله بگیرن..
. .
حالا درسته من رفتارم جوریه که از بیرون یه هوا اسکل میزنم ولی اسکل نیستم که، میفهمم. واسه همین خوشم نمیاد وقتی بقیه با پیشفرض اسکل بودن باهام برخورد میکنن. در کمال احترام و مهربانی، بیاین برین تو کوچه!
هرچی بیشتر لای آدما میگردم بیشتر ارزش تنهایی رو میفهمم
.࿐
حالا میفهمم که نوشتن از عشق ،خوشبختی است.اینکه بتوانی هنوز به عشق فکر کنی،خوشبختی است.نوشتن شعر عاشقانه خوشبختی است و حتی نوشتن از فراق یار،خوشبختی است.
.࿐
هیچوقت؛ هیچکس منو درست دوست نداشت که بفهمم و تجربه کنم دوست داشته شدن ِ درست چه شکلیه!
داستایفسکی میگه:
من چرا باید یک نفر را احتیاج داشته باشم که با او دو کلمه حرف بزنم؟ خودم با خودم میتوانم بیشتر از دو کلمه حرف بزنم و حرفهای خودم را راحت تر بفهمم!
و اگر کسی به اینجا برسد دیگر نه میگردد، نه انتظار میکشد...
. .
متاسفانه تراپیستم چیزی نمیگه فقط سوال میپرسه و من تو جوابهام میفهمم چه مرگمه. درواقع خودم دارم خودمو درمان میکنم.
درک: شاید اون درگیر جنگیه که
از مال منم بزرگتره
مهربونی: میفهمم خستهست ،حق داره،
زندگی واقعا سخته
درک مهربونی = آدم امن
و اینجوری شد که تو آدم امن زندگیم شدی.