چرا بعضی احساسات انقدر گیر میافتن توی ذهنمون؟
چون مغز ما دنبال بسته شدن حلقههای احساسی ناتمومه.
احساساتی که سرکوب شدن یا جدی گرفته نشدن، مثل فایلهای باز توی کامپیوترن؛ حافظه میگیرن، کندت میکنن، بیدلیل خستهات میکنن. اون فایلا فقط وقتی بسته میشن که بهشون گوش بدی، بفهمیشون و اجازه بدی تموم بشن.
چه احساسی هست که مدتیه نمیخوای بهش فکر کنی، ولی هنوز باهاته؟
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ناتموم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آدمایی که جای حرف زدن می نویسن، خطرناکن! درست مثل همون مصدومایی که خونریزی داخلی دارن و ناغافل خط ممتد، سوت می کشه رو مانیتور زندگیشون ... بی درد و بی علامت!
آدمایی که می نویسن مدت مدیدی توو سکوت بودن، توو انزوای دسته جمعی، از همونایی که مثل همون کلانتر کارتونی دوران بچگی مون،هیچکس نمی فهمه چی میگذره توو قلب طلایی یی که پشت ستاره ی حلبی چهره شون پنهون کردن...
آدمایی که می نویسن ، اونقدر می نویسن تا یه روز جوهر احساس شون خشک بشه و بعد خودشون می شن نقش اول قصه های ناتموم بقیه... درست مثل مجنون که اونقدر "مشق نام لیلا " کرد که بالاخره مرد! آره؛ مرد!
آدمایی که جای حرف زدن می نویسن، آلارم نمی دن؛ سوپاپ اطمینان هم ندارن.. فقط یهو می ریزن...کاملا یهو!
#ناهید_سعادتیان
اگه یه روز از زندگیت مونده باشه چه کار ناتمومی داری که انجامش بدی؟