من اون چیزی نیستم که برام اتفاق افتاده
من چیزی هستم که خودم انتخاب میکنم
- کارل گوستاو یونگ
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی فتاد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
میگن:
دستای آدم امن مثل پناهگاهه!
پناهگاهی که هر زمان از همه جا و از همه چیز خسته و دل زده بودی، میتونی تو آغوش این آدما، تو دستاشون آروم بگیری.
انگار که آغوششون گوشه ای از بهشته!
حضورشون پر از آرامشه!
آرامشی که وقتی کنارشون هستی انگار که ساعتها از کار افتادن و متوجه گذر زمان نمیشی!
میتونی کنارشون بخندی ، غر بزنی ، گریه کنی ،
و خودت باشی بدون ترس از قضاوت شدن...
آدم امن زندگی آدم ها باشیم
این بهترین و واجب ترین صفت
یک انسان میتونه باشه...
ولی خودمونیماا ما دهه هفتادیها
جزو نسل سوخته به حساب میایم
چون ن از ارزونی ده شصت خبریه
نه از روشن فکریه خانواده های دهه هشتادی
ما نفهمیدم چجوری بزرگ شدیم
فقط داریم میفهمیم ک چجوری داریم پیر میشیم
.دهه هفتادی
خدایا برای تمام روزمرگی های ساده ای که در آنها حوصلهام سر رفت شکرت!
چون میتوانست آرام نباشد و
اتفاقات بد زیادی بیفتد، اما نیفتاد .
۰۳/۰۲/۰۱.️
الهی تو این تاریخ باحال
اتفاقای قشنگی براتون بیفته و خاطره بشه.️
بیمحابا بر طبل جنگ میکوبند و اگر جنگ شد آنان خانههای امن دارند، این ماییم که هدف گرفته میشویم و میمیریم.
سربازها دیر میفهمند که شطرنج فقط یک بازیست.
این را زمانی متوجه میشوند که نیمه جان، بیرونِ رینگ افتادهاند و از دور به ماجرای تکراری و از پیش تعیین شدهی بازی نگاه میکنند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
میگفت دوستت دارم، و مرگ من به تعویق میافتاد.
.࿐
من بین «تو باید پولاتو پسانداز کنی» و «تو فقط یکبار زندگی میکنی» گیر افتادم.
کاش همهمون میتونستیم اون حسی که ابراهیم گلستان بعد از گرفتن این نامه از فروغ فرخزاد گرفته رو یه بار تجربه کنیم براش نوشته:
اما همین کافی بود همین که میدانستم که تنم درد تنت را دارد نه میلِ تنت را،همین که با تو انگار در چاه فرو میرفتم و به مرکز زمین میرسیدم,همین که با تو انگار میمُردم و از شکل میافتادم همین برایم کافی بود .️
اگه بخوام امسال رو تو یه جمله توصیف
کنم، میگم هرچیزی که انتظارشو نداشتم
اتفاق افتاد.
«طرز فکر ، طرز رفتار ، طرز زندگی و اعتقادات دیگران ربطی به ما نداره.به این دلیل که ما جای اونا نیستیم. میشینیم با افتخار میگیم که من نظرم اینه. تو باید اینجوری فکر کنی و عمل کنی اگر تو جای اون طرف باشی ، زندگی اونو داشته باشی ، شخصیت اونو داشته باشی ، احساسات اونو داشته باشی و اتفاقاتی که واسه اون افتاده رو تجربه کنی کی گفته که عین همون فکر نمیکنی یا زندگی نمیکنی؟ یا بدتر حتی؟نمیفهمم چرا باید اینقدر به طرز فکرامون افتخار کنیم که بخوایم با غبغب باد کرده تو فکر دیگرانم فروش کنیم.»