┏━━━━━━🪁.━━━━━━┓
༆فقط یِ امروز رو
༆دور از ناراحتی و غم سپری کن
༆میدونم،مشکلات داری
༆ولی با ناراحتی و یه
༆گوشه نشستنُ تو فکر فرو رفتن
༆چه دردی از تو دَوا میشه؟
༆اصلا بیا با هم امروز غم و غصه رو
༆ تعطیل کنیم و بی دلیل لبخند بزنیم..
┗━━━━━━..━━━━━━┛
#دلنوشته
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بزنیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
کاش Reply to your story
برای بعضی از آدم ها که دوست داریم باهاشون حرف بزنیم اجباری بود....
20:20
من شوهر سیکس پکی نمیخوام
شوهری میخوام که درحالیکه داریم ۷۰اُمین سیخِ جیگرمونو میخوریم
به فکر این باشیم که بعدش بستنی وانیلی بزنیم یا کاکائویی.
زنگ بزن حرف بزنیم
الان فقط صدای تو آرومم میکنه
یکی از فامیلا
بابت تالار عروسی ۴میلیون دادن
برای ورودی هرنفر....
زنگ زدیم گفتیم از ۱۲ میلیونی که
قراره بابت خانواده ما بدید؛
۲ تومنشو بردارید بابت هدیه عروسی،
۱۰ تومنشو بدید خودمون،
بزنیم به یه زخمی تالارم نمیایم...
....
از وقتی فهمیدیم دستمون
نمک نداره تصمیم گرفتیم
بهش فلفل بزنیم ...
•❥•♡ ♡•❥•
مگه ما چند بار قراره فرصت اینو داشته باشیم که تو خیابونای شهر قدم بزنیم؟
چند بار قراره فرصت اینو داشته باشیم که نوشیدنی یا غذای مورد علاقمونو بچشیم؟
چند بار قراره کنار بهترینای زندگیمون وقت بگذرونیم؟
بالاخره یه روزی یه جایی واسه آخرین بار این کارارو انجام میدیم!
و هیچکدوممون نمیدونیم که اون روز کی میرسه!
پس قدر تک تک این ثانیه های لذت بخش رو باید دونست!
چون یه روزی قراره واسه آخرین بار لمسشون کنیم و چقدر خوبه که آخرین بار هر کاری به بهترین نحو ممکن انجام بشه تا هیچ حسرتی باقی نمونه!
امیدهایِ دروغین و خودفریبیها
سالها ما را عقب انداخته!
من فکر میکنم امید دروغین بدتر از
ناامیدی است...
چون ناامیدی باعث میشود که
ما دست به عمل بزنیم...
ادامه ی بعضی مسیرها و رابطه ها ادامه ی آسیب است .
آسیبی که خودمان انتخاب میکنیم به خودمان بزنیم .
حواسمان به شواهد باشد .
و بیشتر از همه ،
حواسمان به رویاپردازی هایی که ما را از دیدنِ حقیقتِ پیش رویمان ، دور میکند .
حواسمان به خودمان و زخمهایمان باشد .
گاهی هیچکس در ادامه ی آسیب مقصر نیست ،
غیر از خودمان و امید واهی خودمان به رخ دادنِ یک معجزه ی بزرگ ....
گفتیم نمیگذره؛ گذشت. گفتیم مگه میشه؟شد
گفتیم محال ممکنه؛ ممکن بود. گفتیم باورم نمیشه؛ باورمون شد. گفتیم نمیگذرم؛ گذشتیم
گفتیم نمیبخشم؛ بخشیدیم. گفتیم حرف میزنم، سکوت کردیم
گفتیم از پسش برنمیایم، اومدیم
گفتیم دیگه طاقت نمیارم، طاقت آوردیم
گفتیم تنهایی مگه میشه؟ تنهایی شد
هرچی گفتیم و فکر کردیم طور دیگهای شد!
باور پشت باور یا قوی تر شد
یا نابود شد و از بین رفت!
این شدن و نشدنها شد تا بشینیم گوشهی زندگی
پا رو پا بندازیم؛ بزنیم رو شونهی خودمون
افتخار کنیم
که میون این شدن ها و نشدن ها تبدیل به آدم بهتری شدیم برای این دنیا!
-پری آ