تو از کدام راه میرسی ..؟
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد!
صدای بی گزند
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی جوانی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شاید در پیری مان جوانی کردیم ؛
مایی که در جوانی مان پیر شدیم ..
صدای بی گزند
همین
چه کسی پیروز جنگ است؟ نمیدانم عزیزم، نمیدانم چه کسی پیروز است اما بیشک کسانی که جوانی را باختهاند، ماییم.
ای روزگار! از چه کسی میتوان گرفت
تاوان این جوانی از دست رفته را؟
. .
من میدونستم آدمها دروغگو هستند. من میدونستم آدمها شریف نیستند. من میدونستم آدمها فراموش کننده هستند. من میدونستم آدمها چیزی که میگن نیستن. من میدونستم آدمها میتونند در یک لحظه تمام حرفهایی که زدن رو فراموش کنند. من تمام معایب و باگهای آدمها رو میدونستم و نمیخواستم تو یادآور اینها برای من باشی. کاش تو آدم نبودی. کاش تو هیچوقت نبودی. کاش به تو فکر نکنم. کاش بیشتر اَز این من و خودت رو از خودت نااُمید نکنی. آه اَز جوانی. آه از جوانهای بدون چراغ در سیاهی.
چاووشی یه چیزی میدونست که برامون خوند:
" ای دریغا از جوانی، سوخت و دود هوا شد پیش رویم زندگانی "
we will never be young again, do what makes you happy
ما دیگر هرگز به این جوانی که هستیم نخواهیم بود، کاری را انجام دهید که شما را خوشحال می کند
نه
دیگر چنان پُر شور دوستت نمیدارم
چرا که تابش زیباییات، برای من نیست
در تو،
رنجهای گذشتهام را دوست میدارم
و جوانیِ از دست رفتهام را...
✿ کپشن خاص ✿
برای “اتفاق خوب” زندگی ات منتظر باش
هر قدر که لازم است!
اصلاً هر روز خودت را برای اتفاق افتادنش آماده کن و هر لحظه دنبالش بگرد!
روزی نرسد که اتفاق خوبت،لابه لای مشکلات و مسائل روزمره گم شود و دیگر هرچه بگردی پیدایش نکنی..
یا این که
هی بیاید پشت پنجره ی اتاقت
هی بنشیند روی یقه ی پیراهنت
هی خودش را روی میز کارَت برقصاند
و تو نادیده اش بگیری!
و بعد ها در آلبوم های جوانی ات به دنبال یافتن اثری از “اتفاق خوب” به چشم هایت توی عکس ها خیره شوی و…!
نکند که دیر شود
نکند که فکر کنی اتفاق نمی افتد..!
زندگی پر از اتفاق های خوب ریز ریز است
فقط باید نگاهشان کنی...
برای وصف جوانی مان
این مصرع از حامد عسکری کافیست :
« هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد »
. .