من چیز‌های زیادی از دست داده ام
هیچ کدامشان
مثل از دست دادن #تو نبود
گاهی یک رفتن
تمامت را با خود می‌‌برد
و #تو تا آخر عمر
در به در دنبال خودت می‌‌گردی


#امیر_وجود



. .

توی زندگیت تا حالا برای رویات ریسک کردی؟
- نه
تلاش کردی؟
- نه
شکست خوردی و دوباره ادامش دادی؟
- نه
پس چرا ناله میکنی از زندگی‌ای که هیچکاری براش نکردی؟

دامش ندیدم
ناگهان
در وی گرفتار آمدم
#مولانا

من زخم های بی‌نظیری به تن دارم اما تو مهربان ترینشان بودی ،عمیق ترینشان ، عزیزترینشان، بعد تو ادم ها تنها خراش های کوچکی بودند بر پوستم که هیچ کدامشان به پای تو نرسیدند، به قلبم نرسیدند.
بعد تو ادم ها تنها خراش های کوچکی بودند که تورا از یادم ببرند، اما نبردند…
..

ﺯﻣﺎﻥ ﭼﻴﺰ عجیبیست ...
ﻣﻴﺪﻭﺩ ،
ﺟﻠﻮ ﻣﻴﺮﻭﺩ
ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻰ ﺗﺮﻳﻦ
ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻴﺖ ﺭﺍ ﻳﺎ کهنه ﻣﻴﻜﻨﺪ
ﻳﺎ ﻋﻮﺽ !
ﺑﻌﻀﻰ ﻫﺎ ﻳﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ
ﻳﺎ
ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺸﺎن مشخص ﻣﻴﺸﻮﺩ !

ﺯﻣﺎﻥ ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺛﺎﺑﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ
ﻛﺪﺍﻣﺸﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪﻧﻰ ﺍﻧﺪ
و کدامشان رفتنی !
ﻣﻦ میخواهمﺯﻣﺎﻥ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﻭ ﺩﻧﻴﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ
ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻯ واقعی ،
ﺁﺩﻡ ﻫﺎیی
ﻛﻪ ﻧﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻛﻨﺪ نه زمین ...

اگه یه رابطه سمی رو تموم کنی؛
یه بار گریه میکنی،
اگه ادامش بدی هرروز....

✿ کپشن خاص ✿

عاشقِ کبوتر بود !
میگفت پرنده‌ای "وفادار"تر از آن نیست .
رهایش که میکنی هرجا برود، خیالت راحت است که برمی‌گردد ...
فقط دو روز حواسش پرت شد ،
فقط دو روز فراموششان کرد ،
همه‌شان رفتند ،
همه‌شان گم شدند !
او دانه می‌ریخت اما دیر بود ،
هیچ کدامشان برنگشتند !
مشکل اینجاست ؛
ما یادمان رفته هیچ تعهدی یک‌طرفه نیست !
وفادار ترین کبوتر هم، برایِ ماندنش؛
دانه می‌خواهد ،
"توجه" می‌خواهد ،
"عشق" می‌خواهد ...
هیچ کبوتری ، ناچار به ماندن نیست ...
هیچ کبوتری !!!

#نرگس_صرافیان_طوفان

.کپشن خاص.

وقتی دنیا را آفرید حتم دارم که خود را توی هچل انداخت. ماهی فریاد می زند : ای خدا مرا کور نکن . نگذار وارد تور شوم . ماهیگیر داد می زند : خدایا ماهی را کور کن . وادارش کن وارد تور شود . خدا به کدامش گوش کند ؟گاهی حرف ماهی را گوش می کند و گاهی حرف ماهی گیر را . و این جوریست که دنیا می چرخد .

آخرین وسوسه مسیح
#نیکوس_کازانتزاکیس

#پیشنهادامشب‌ادمین
صدبار گوش بدیش سیر نمیشی..
سو تفاهم بوده ، کی گفته من مغرورم…؟

چقدر با احساسه ..

°
به هیچ چیز این دنیا
اعتباری نیست
همان هایی که
روزی بعد از هر کلمه‌شان
از ما می خواهند که
مراقب خودمان باشیم
همان‌هایی که روزی
اگر یک ساعت از ما
بی‌خبر باشند، دیوانه می‌شوند
روزی هم چنان بی دلیل
میروند و ماه‌ها و سال‌ها
به یادمان نمی‌افتند
که می‌مانیم میان این پارادوکس
که کدامشان تظاهر بود
آن بی قراری ها ؟!
یا این بی خبری‌ها ؟!
به هیچ چیز این دنیا
اعتباری نیست ...
نه به نگرانی هایش
نه به بی‌خبری هایش ...