شد شد، نشد فدای سرت، چایی می‌ریزم سیگار بخر بیار می‌شینیم تا خود صب باهم حرف می‌زنیم.

«و من اگر تصمیم بگیرم تو را نبینم؛ باور کن اگر روی مژه‌هایم بنشینی نیز تو را نخواهم دید.»
-محمود درویش.

هرموقع خواستید پیش کسی درددل کنید، قبلش یه سر به گل‌فروشی بزنید، یه گلدونِ خوشگل بخرید و بشینید با اون صحبت کنید؛
میدونم کارِ تباه و مسخره‌ایه، ولی نه پشیمون میشید، نه بعداً ازتون سوءاستفاده میشه.
|کنجد|


. .

از اون شبا که تا روشنی صبح بشینی و حرف بزنی>>>>

‏اگه تصمیم بگیرم نبینمت
‏حتی روبه‌رومم بشینی نمی‌بینمت.


.

تا حالا شده بشینید واسه اون چیزی که میتونست بشه و دیگه هیچوقت نمیشه گریه کنید ؟

میدونی اوج خفگی کجاست؟ همون جایی که کلی حرف داری و به شدت ناراحتی و خیلی چیزها رو اعصابت میرن ولی سکوت میکنی و به اخرین درجه ناراحتی میرسی و ترجیح میدی که هیچی نگی فقط یه گوشه بشینی و ببینی چی میشه.

یه روز می‌شینیم کنار هم گذر ابرها رو تماشا می‌کنیم، برات چای دارچین می‌ریزم و بهت می‌گم که تحمل این روزها بدون تو چقدر سخت‌تر بود.

•
‏هر موقع خواستید پیش کسی درد دل کنید قبلش یه سر به گل‌ فروشی بزنید ، یه گلدونِ خوشگل بخرید و بشینید با اون صحبت کنید
میدونم کارِ تباه و مسخره‌ایه ، ولی نه پشیمون میشید ، نه بعداً ازتون سوءاستفاده میشه 🪴

♡

Have you ever sat down for something that could have been and you can never cry again?!

تا حالا شده بشینی واسه چیزی که می‌تونست بشه و دیگه هیچوقت نمیشه گریه کنی؟!