در نهایت دریافتم که خودم باید این روح خسته را تیمار کنم، خودم باید دستان مشت شده انسان در آینه را باز کنم و خودم باید به او صلح بیاموزم، خودم باید از من مراقبت کند، خودم باید پرستارش باشم، خودم باید دوستش باشم، خودم باید نگرانش باشم، خودم باید تن زخم خوردهام را به خانه بازگردانم، برایش قهوه دم کنم، خودم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی یافتم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
هنگامی که در پیِ خودم بودم ، تو را یافتم
• |.
آرامش را در رهایی یافتم
و رهایی را در امید نبستن به هیچکس و هیچ چیز ..
به جز خداوندم ..
♡
در روشنایی چه نیازی به تو دارم
اگر تو را در تاریکی نیافتم .
- جبران خلیل جبران
نزار قبانی :
آیا شک داری که تو
شیرینترین و مهمترین زنِ دُنیایی؟
آیا شک داری که وقتی یافتمت
کلید تمامیِ درهایِ جهان از آنِ من شُد؟
آیا شک داری وقتی دستات را گرفتم
جهان دگرگون شُد؟
آیا شک داری بزرگترین روز تاریخ
و زیباترین خبرِ دُنیا
لحظهٔ ورودت به قلب من بود؟ ..️
♡
راهی یافتم تا دوباره صدمه نبینم، اگر نگذارم کسی برایم اهمیت پیدا کند دیگر چنین فقدانی را تحمل نخواهم کرد.
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »
•
وقتی ازتون میپرسه
"مگه واست مهمه؟"
بهش بگید:
من تو را پاره ای از خود نه ، بلکه تمام وجود خود یافتم
چنان که اگر رنجی به تو رسد به من رسیده.️
♡
کان کذبة
هذا أنا
عاصمة قلبک
أنت ظننت
فهمت
هذا وحده
مکان لا قیمة له
انا من ضواحی مدینتک ...
دروغ بود
این که مرا
پایتخت قلبت
میپنداشتی
من دریافتم
که تنها
مکانی بیارزش
از حومههای شهر تو هستم ..
#غاده_السمان
تک تک کلمات فروغ فرخزاد رو میشه با تموم وجود حس کنی:
در برابر بیمهری آدمها هیچ نمیگویم. سکوت و سکوت و سکوت.
انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر. دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله اش را، میدانی؟
دیر دریافتم که مسئول طرز فکر آدمها نیستم. بگذار هر که هرچه خواست بگوید!
چه اهمیتی دارد؟
من در لاک خود راحت ترم.
آن جا میشود آرام و بیدغدغه زندگی کرد!
آیا شک داری که تو،
شیرینترین و مهمترین آدمِ این دُنیایی؟!
آیا شک داری که وقتی یافتمت،
کلید تمامیِ درهایِ جهان از آنِ من شُد؟
آیا شک داری وقتی دستات را گرفتم،
جهان دگرگون شُد؟
آیا شک داری بزرگترین روز تاریخ
و زیباترین خبرِ دُنیا
لحظهٔ ورودت به قلب من بود؟
|نزار قبانی|
. .