حالم بد باشه، عصبی باشم، از همه دور باشم، غم و رنج داشته باشم، زخمهام خونریزی کنن، دوست دارم، حتی شخصیت اجتماع گریزم، شخصیت بداخلاقم و اون شخصیتم که هیچ کس رو به جز خودش دوست نداره، تو رو دوست داره.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زخمِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
باید یاد بگیرم به خودم وفادار بمونم نه به زخمهای قدیمی.
آرزو میکنم برای قلب کوچکت تسکینی پیدا شود، و در برکهی خون زخمهایت غرق نشوی، و اگر آدمیزاد ناامیدت کرد از آدم بودنت پشیمان نباشی.
امیدوارم دل ببندی، دوست داشته شوی، و در انتهای شب آغوشی گرم تنپوش برازندهات باشد.
همین.
حمید سلیمی
یه تفکر اشتباه رایج دربارهی ترمیم زخمها و تروماهامون وجود داره که فکر میکنیم روزی میرسه که همه زخم ها در روانمون پاک میشه جوری که انگار نه انگار هیچوقت زخمی وجود داشته یا درد و رنجی در درونمون بوده!
اما حقیقت شفای روانمون این نیست که بتونیم درد رو حذف کنیم!
بلکه واقعیترین نوع بهبود، اینه که یاد بگیری
چطور درد رو در دل جریان زندگیت جا بدی،
بدون اینکه اون درد، تو رو متوقف کنه!
یه قسمتی از بزرگسالی اونجاست که میفهمی زندگی منتظرت نمیمونه، بعد هر شکست باید خودت تیکههات رو از زمین جمع کنی و با زخمهات ادامه بدی، تو مسیر که حرکت کنی کم کم دوباره ترمیم میشی، زندگی با هر اتفاقی در جریانه پس تو هم باید ادامه بدی.
تنم،
چون وطنم،
زخمهایی دارد؛ جبرانناشدنی .
. .
لطفا هیچوقت دست از کنار من بودن، همه چیز من بودن، آرامش من بودن، دلخوشی من بودن، مرهم زخمهای من بودن، گوش شنوای من بودن، خونه امن من بودن برندار، باشه؟
کم دوست داشتن را بلد نیستم. تمام زخمهای من، از دوست داشتنهای زیاد من است.
•
تو برای من همون معجزه ای هستی که شمش لنگردوی میگه:
وقتی در من نگاه میکنی زخمهای من آرام میگیرند .️
♡
نمیشود که فقط بجنگی و تلاش کنی و وسط بمباران مشکلات دوام بیاوری و با یک حفرهی خالی در قلبت راه بروی و زندگی کنی! نمیشود که از درون احساس فقدان داشتهباشی و از بیرون آرام و خونسرد به نظر برسی. نمیشود که در قبال عمیقترین زخمها و نیازهای وجودیات پاسخی دریافت نکردهباشی و بهبود نیافتهباشی و فراموش کردهباشی و به حواشی دلخوش شدهباشی.
تا کجا میتوان سرسپرده و تسلیم شرایط بود و طغیان نکرد و فریاد نزد؟
بالآخره یکجایی کم میآوری و صبرت تمام میشود و سد دفاعی اندوهت میشکند و تمام بغضهای فرو خوردهات را درست در جایی که هیچکس فکرش را نمیکند میشکنی و به وسعت اقیانوس بیاختیار هقهق میکنی و اشک میریزی و فریاد میزنی ...
ما چه میدانیم در دل آدمها چه میگذرد؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان