کپشن های مربوط به مؤدبانه

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مؤدبانه

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

در اوزاکا، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت. مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است.
یک روز مرد فقیری با لباس‌های مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیش‌خوان آمد. قبل از آن‌که مرد فقیر به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوش‌آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جیب‌هایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد!
صاحب فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دست‌های مرد فقیر قرار داد و هنگامی که او فروشگاه را ترک می‌کرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم می‌کرد.
وقتی مشتری فقیر رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتری‌های ثروتمند از جای خود بلند نمی‌شوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: مرد فقیر همه‌ی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد. این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود. شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و باارزش است.

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت :
« ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ولذت ببرم ؟ »

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود ، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت ، یقه ی جوان را گرفت و عصبانی ، طورری که رگ گردنش بیرون زده بود ، او را به دیوار کوفت و فریاد زد : « مرتیکه عوضی ، مگه خودت ناموس نداری... خجالت نمی کشی؟»

جوان اما ؛ خیلی آرام ، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و واکنش نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد: « خیلی عذر میخوام، فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین ، دیدم به خاطر وضع ظاهر خانومتون دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن ، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم...

حالا هم یقمو ول کنین ، از خیرش گذشتم !»
مرد خشکش زد... همانطور که یقه ی جوان را گرفته بود ،
آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد .....

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

اوزاکا, بسیار, مشهوری, شهرت, خاطر, شیرینیهای, خوشمزهای, میپخت, مشتریهای, ثروتمندی, مغازه, میآمدند, قیمت, گران, صاحب, فروشگاه, همیشه, همان, برای, خوشآمد, نمیآمد, نبود, چقدر, فقیری, لباسهای, مندرس, موهای, ژولیده, وارد, عمداً, نزدیک, پیشخوان, آنکه, برسد, بیرون, پرید, فروشندگان, کناری, کشید, تواضع, فراوان, صبوری, تمام, منتظر, جیبهایش, بگردد, پولی, بیابد, خیلی, مؤدبانه, دستهای, قرار, هنگامی, میکرد, همچنان, تعظیم, وقتی, نتوانستند, مقاومت, کنند, پرسیدند, حالی, بلند, نمیشوید, مردی, شخصاً, خدمت, حاضر, شدید, پاسخ, همهی, داشت, واقعاً, افتخار, لذیذ, ثروتمندان, آنقدر, باارزش, جوان, آرام, متین, لحنی, ببخشید, میتونم, خانوم, نگاه, ولذت, ببرم, اصلا, توقع, چنین, حرفی, نداشت, حسابی, خورده, آتشفشان, میان, بازار, جمعیت, گرفت, عصبانی, طورری, گردنش, دیوار, کوفت, فریاد, مرتیکه, عوضی, خودت, ناموس, نداری, خجالت, بدون, اینکه, رفتار, عصبی, واکنش, نشان, همانطور, ادامه, میخوام, نمیکردم, غیرتی, بشین, دیدم, ظاهر, خانومتون, دارن, اجازه, میکنن, گفتم, حداقل, بگیرم, نامردی, نکرده, باشم, حالا, یقمو, کنین, خیرش, گذشتم, خشکش, گرفته, دهانش, قورت, چشمی, برانداز,