کپشن های مربوط به میفتاد

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میفتاد

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

دلت اگه باز شکسته شد چشت از نگاهش خسته شد
داشتی میفتادی بیا میتونم نگیرم مگه اخه دستتو؟!

Someday you will look back and know exactly why it had to happen.

یه روزی به عقب نگاه میکنی و می‌فهمی دقیقا چرا باید اتفاق میفتاد.

❄️ ⃟

شما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول مهر که کفش نو برام میخریدن سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته میشد ، تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …
انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …

حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه داد میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر.
بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن.
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش.
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!

والا زمان ما تا۱۲_۱۳ سالگی دختر وپسر مختلط تو کوچه بازی میکردیم
هیچ اتفاقی هم نمیفتاد
حالا دختر۵ساله بشینی پای حرفاش ۳بار عاشق شده

خيلي جالبه بخونيد.......................دکتری برای خواستگاری دختری رفت ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی نیاید! آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت: در سن یک سالگی پدرم مرد ومادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خونه های مردم رخت و لباس میشست. حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است نه فقط این بلکه این گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است به نظرتان چکار کنم؟
استاد به او گفت: از تو خواسته ای دارم به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی. و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد و با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود می شست، زیرا اولین بار بود که دستان مادرش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید. طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد. پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی من مادرم را به امروزم نمی فروشم ،چون اون زندگی را برای آینده من تباه کرد...
سلامتي تمام مادراي دنيا................

شما یادتون نمیاد ما وقتی بچه بودیم اول مهر که کفش نو برام میخریدن سر کلاس انقدر نیگاش میکردم که دیگه چشمام خسته میشد ، تازه اگه روش یه لک میفتاد با آب دهنم تمیزش میکردم …
انقد که من از کفشم لذت میبردم لیونل مسی از کفش طلاییش لذت نمیبره …


اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

شکسته, نگاهش, خسته, داشتی, میفتادی, میتونم, نگیرم, دستتو, روزی, میکنی, میفهمی, دقیقا, باید, اتفاق, یادتون, نمیاد, وقتی, بودیم, برام, میخریدن, کلاس, انقدر, نیگاش, میکردم, دیگه, چشمام, میشد, تازه, دهنم, تمیزش, کفشم, میبردم, لیونل, طلاییش, نمیبره, حموم, رفتن, زمان, میرفتیم, شیرو, میکردیم, دندونامون, میریخت, سرما, یکیو, سماور, میزدیم, سوزش, مامانمون, اذیت, آروم, بگیر, صابون, گنده, چرکِ, خشکیده, جونمون, چشمامون, کاسه, دربیاد, یعنى, کثافتى, میخوایم, مقابل, نظافت, مقاومت, کنیم, جورى, موهامونو, انگار, داعش, شپشا, حمله, کرده, بعدش, شامپوى, پاوه, هیکلمونو, غربال, میکردن, اینا, کیسه, کشیدن, لایه, پوستمونو, میداشتن, چرکه, ادامه, میدادن, بعدِ, صدتا, لباس, تنمون, روسرى, اسکى, کوفتگى, خستگى, بیهوش, میشدیم, میگفتن, ببین, راحت, خوابیده, والا, تا۱۲۱۳, سالگی, دختر, وپسر, مختلط, کوچه, بازی, اتفاقی, نمیفتاد, حالا, دختر۵ساله, بشینی, حرفاش, ۳بار, عاشق, خيلي, جالبه, بخونيد, دکتری, برای, خواستگاری, دختری, شرطی, قبول, میکنم, مادرت, عروسی, نیاید, جوان, ماند, اساتید, خجالت, چنین, پدرم, ومادرم, اینکه, زندگیمان, تامین, خونه, مردم, میشست, خیلی, دوستش, دارم, بدون, حضور, حاضر, ازدواج, بلکه, گذشته, نظرتان, چکار, استاد, خواسته, منزل, بشور, فردا, میگم, اینکار, حوصله, دستای, مادرش, حالی, گونه, هایش, سرازیر, زیرا, اولین, دستان, درحالی, شستن, لباسهای, چروک, تماما, تاول, برداشته, طوری, دستانش, نتونست, همون, موقع, ممنونم, درست, نشون, دادی, امروزم, فروشم, آینده, تباه, سلامتي, مادراي, دنيا,