کپشن های مربوط به سوزش

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سوزش

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

ًنکند صبح شود جای تو خالی باشد؟
بوی عطر تو فقط بر تن قالی باشد؟

انقدر دلهره دارم که جناب حافظ
گفته بیدار شوم،کاش که فالی باشد

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادی
کاشکی اخر این فال هم عالی باشد

سالهایی که در آن نیستی از بس شب بود
کاش امشب که تو هستی قد سالی باشد

بپرم تا خود خورشید سرش را ببُرم
تا که امشب نرود ،کاش که بالی باشد

من به امید رسیدن به زمین افتادم
نکند در سبدت میوه کالی باشد؟

سوزش بوسه تو گفت که این رویا نیست
کاش که رفتن تو خواب و خیالی باشد

(دلربا)

دوستان این متن از خودمه! لطف کنین بخونینش و حتی اگه خوشتون نیومد، نطرتون ودرموردش بگین:)
"دل کوچکم دستش را آرام به دیوار میگیرد و به روبرو اما نگاه نمی‌کند!
سنگ کوچکی به پایش گیر میکند... قل میخورد قل میخورد و قل میخورد...  می افتد توی جوی آب باریک...
نگاه خسته اش را به سنگ میدوزد و آه میکشد... صدای سقوط سنگ در وجودش می‌پیچد و چیزی درونش میسوزد دوباره...
خودش را روی دیوار ترک خورده ی روبرو میبیند انگار... دستش را روی زخم میفشارد... اولین سقوط او کی بود؟!! اولین نبودن هیچکسها کی بود؟!! توی کوچه پس کوچه های سیاه ذهنش هیچ چیز معلوم نیست... انگار همه از سوزش و دردهای مدامش خاکستر شده اند... آتشی به پا کرده اند که دودش نه به چشم کسی رفته نه صدای سوختنش حواس کسی را جمع که نه! پرت او کرده...
نگاهش را دوباره به سنگفرش کهنه و فرسوده پیاده رو میدهد و یک چکه زخم به خورد سنگهای ریز زیر پاهایش میرود... به کجا میرود نمی داند... امامیداند که باید رفت... باید از اینجا راهی یک بینهایت نامعلوم شد و در آن حل هم... که دیگر برگشتی نباشد... دیگر حتی نیم  نگاهی به پشت سر نباشد... و آمیخته شدن با یک جنون حتما بهتر از ماندن با مترسک های پوشالی با نگاه های سرد و مغزهای پوچ خواهد بود...
صدای جغدهای بیدار از آن دور ها در هوا جریان می یابد...  کم کم نزدیکتر می آید و روی شانه های باریک و خسته اش سنگینی میکند...
جغدها اما از همه ی موجودات غمگینترند... آنچه او در خواب می دید آنان در سیاهی شب میدیدند و درمی یافتند که شب چه رازهای مگویی را در استینهای بلند و تاریکش پنهان کرده...
به گمانم انسان در شب متولد شد... شبی که آبستن روح های خفته و زخمی ست... که گویی در وجود انسان زیرکانه رخنه کرده و ناله های غمگینشان تارو پودش را سفر میکند و آرام آرام گوشه ای از قلبش را تسخیر میکنند...
و اینگونه ست که انسان درشب  گم شد
درشب  سفر کرد
ودرشب کوچ کرد ونماند
تا شاید جایی دیگر روی این مکعب معلق(که آن هم آنقدر به در و دیوار کهکشان خورده و (شاید سهوا )بی گناهان را ازدرخت آویزان و شکارچیان را بر درخت نشانده که دیگر گوشه ای برایش نمانده)بشود رفت و در زاویه ای  نشست و دیگر برنگشت... نه ندارد...هرجا بنشینی باز آخر کار قل میخوری و گذرت به جاهایی که نباید خواهد افتاد... نه گریزی ست نه گزیری که بشود"نا"یش را از سرش کند...
تا چاره ای باشد... که نیست!!
حتمااین بی زاویه گی، ریشه ی این نبودن تا ابدها را سوزانده است... حتما... "

از تو گفتن سوزش چشم می آورد و از تو نگفتن تورم گلو بگویم یا نگویم؟

سوختم...باران بزن شاید....



شاید تو خاموشم کنی،شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی



آه،باران من سراپای وجودم اتش است.پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی.

حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه داد میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر.
بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن.
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش.
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!

از تو گفتن سوزش چشم می آورد و از تو نگفتن تورم گلو
بگویم یا نگویم ؟

رفتم خونه دیدم ماهی از تنگ افتاده بیرون داداشم میگه یعنی مرده ؟
میگم په نه په دوگانه سوزش کردم وقتی آب نیست با هوا کار میکنه !

دقت کردین عذاب آورترین اتفاق دنیا چیه؟؟؟... اینه که تو حموم صابون بره تو بینیت... لامصب سوزشش از آتیش جهنمم بیشتره... اصن ی وعضیه

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

ًنکند, خالی, باشد, قالی, انقدر, دلهره, دارم, جناب, حافظ, گفته, بیدار, فالی, نجاتم, دادی, کاشکی, عالی, سالهایی, نیستی, امشب, هستی, سالی, بپرم, خورشید, ببُرم, نرود, بالی, امید, رسیدن, زمین, افتادم, سبدت, میوه, کالی, سوزش, بوسه, رویا, رفتن, خواب, خیالی, دلربا, دوستان, خودمه, کنین, بخونینش, خوشتون, نیومد, نطرتون, ودرموردش, بگین, کوچکم, دستش, آرام, دیوار, میگیرد, روبرو, نگاه, نمیکند, کوچکی, پایش, میخورد, افتد, باریک, خسته, میدوزد, میکشد, صدای, سقوط, وجودش, میپیچد, چیزی, درونش, میسوزد, دوباره, خودش, خورده, میبیند, انگار, میفشارد, اولین, نبودن, هیچکسها, کوچه, سیاه, ذهنش, معلوم, دردهای, مدامش, خاکستر, آتشی, کرده, دودش, رفته, حواس, نگاهش, سنگفرش, کهنه, فرسوده, پیاده, میدهد, سنگهای, پاهایش, میرود, داند, امامیداند, باید, اینجا, راهی, بینهایت, نامعلوم, دیگر, برگشتی, نباشد, نگاهی, آمیخته, جنون, حتما, بهتر, ماندن, مترسک, پوشالی, مغزهای, پوچخواهد, جغدهای, جریان, یابد, نزدیکتر, شانه, سنگینی, موجودات, غمگینترند, آنچه, آنان, سیاهی, میدیدند, درمی, یافتند, رازهای, مگویی, استینهای, بلند, تاریکش, پنهان, گمانم, انسان, متولد, آبستن, خفته, زخمی, زیرکانه, رخنه, ناله, غمگینشان, تارو, پودش, گوشه, قلبش, تسخیر, میکنند, اینگونه, درشب, ودرشب, ونماند, شاید, جایی, مکعب, معلق, آنقدر, کهکشان, سهوا, گناهان, ازدرخت, آویزان, شکارچیان, نشانده, برایش, نمانده, بشود, زاویه, نشست, برنگشت, ندارد, هرجا, بنشینی, میخوری, گذرت, جاهایی, نباید, گریزی, گزیری, چاره, حتمااین, ریشه, ابدها, سوزانده, گفتن, آورد, نگفتن, تورم, بگویم, نگویم, سوختم, باران, خاموشم, سراپای, وجودم, حموم, زمان, میرفتیم, شیرو, میکردیم, دندونامون, میریخت, سرما, یکیو, سماور, میزدیم, مامانمون, اذیت, آروم, بگیر, صابون, گنده, چرکِ, خشکیده, میفتاد, جونمون, چشمامون, کاسه, دربیاد, یعنى, کثافتى, بودیم, میخوایم, مقابل, نظافت, مقاومت, کنیم, جورى, موهامونو, داعش, شپشا, حمله, بعدش, شامپوى, پاوه, هیکلمونو, غربال, میکردن, اینا, کیسه, کشیدن, لایه, پوستمونو, میداشتن, چرکه, ادامه, میدادن, بعدِ, صدتا, لباس, تنمون, روسرى, اسکى, کوفتگى, خستگى, بیهوش, میشدیم, میگفتن, ببین, راحت, خوابیده, رفتم, خونه, دیدم, ماهی, افتاده, بیرون, داداشم, میگه, یعنی, مرده, میگم, دوگانه, کردم, وقتی, میکنه, کردین, عذاب, آورترین, اتفاق, دنیا, اینه, بینیت, لامصب, سوزشش, آتیش, جهنمم, بیشتره, وعضیه,