به گمانم زندگی
همین نورها ، رنگها ، بوها ، حس های قشنگه.
♡
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گمانم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
صمد بهرنگی یه جوری حرف حساب زده که هیچ کس حتی نزدیکش نمیتونه بشه (ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺫﻫﻨﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺁﺩم ها ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ می گذارند ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ رﻭﺯ ﺑﺮﻭﻧﺪ.*)
نمی دانم که با او می شود ما شد؟
کسی این جمله را پرسید؟
چه باید گفت؟
درونم حس تردیدیست
مرا حتی دگر خود هم نمی فهمد !
میانِ لحظه ای خواهم که ما باشم
دمی دیگر ز دنیا می گریزم تا که تنها شَم
درونم حس تردیدیست
نمی دانم پر از دلبستگی هستم؟
و یا دنبالِ تن پوشی برای خستگی هستم؟
چرا احوالِ عالم را نمی فهمم؟
برایَش خاطرم همچون قراری بی ثمر باشد
به من دلبستگی بخشید و دنیا را ز کامَم بُرد
مرا دلبستگی بگرِفت و دنیایَش به نامم خورد !
چه باید گُفت؟
گمانم بایَدَش در آسمانِ فکرِ دیگر خُفت . . .
بیا قدری رها باشیم
بیا از مالِکیَت ها جدا باشیم
گمانم بی تعلّق زندگی زیباست
وطن در من تمامِ هستیِ دنیاست
مرا وابستگی پوچ است
نشانی در رسیدن نیست
من آنم،
مرغِ افکارم
دَمادَم در پِیِ کوچ است
.محسن محمودنیا
به گمانم، ما موسیقی و عطر را اصلا برای این دوست داریم که فضاهای قبلی زندگیمان را تداعی میکنند؛ این هم راهی است برای اینکه با مرگ لحظه بجنگیم و آن را به زندگی بازگردانیم و سایهها و بازتاب هایش را زنده کنیم، هر چند موقت.
غادة السمان
نوشته بود برخی از زخم ها درمان ندارند، به گمانم تمام زخمهای من از همین نوع است.
به گمانم تمامِ آدمها با غمهایی درگیرند که شاید هرگز بر زبانشان نیاورند و همان غمهای ناگفته تبدیل به بغضهای گاهو بیگاه، اشکهای ممتد، خشم، انزوا و سکوت میشوند..
بی اختیار
دست هایش راگرفتم ..!
ضربانم
تندتر از همیشه میزد ..
جور دیگری نگاهم می کرد
به گمانم
به دنیا آمده بود،
که ویران کند
بنیان مرا ...
#فرشید_عسکری
ی روزی هم میرسه که نه تنها عاشق نمیشی، عشق دیگران به خودتو هم باور نمیکنی. که بگمانم به این درجه رسیدم
. .
به گمانم، ما موسیقی و عَطر را اصلاً برای این دوست داریم که فضاهایِ قبلی زندگیمان را تداعی میکنند . این هم راهی است برای اینکه با مرگِ لحظه بجنگیم و آن را به زندگی بازگردانیم و سایهها و بازتابهایش را زنده کنیم، هرچند مُوقت .
به گمانم عشق را میتوان لمس کرد
به گمانم همین که دوری
و در خیالم نزدیک
عشق را می توان خواند از چشمانش
در دورترین نقطه جهان هم باشی
در خیالم نزدیکی
دور ترین من ،نزدیک ترینی به من
در جان و تن من ماندگار ترینی ..•
. .