کپشن های مربوط به امانتی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی امانتی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

انگار چاییم یخ کرده، بستنیم آب شده، پیرهنم نخ‌کش شده، آب گل‌ پاشیده به لباسم، با جوراب پا گذاشتم تو دمپایی خیس، چایی ریختم رو کتاب امانتی


هِی تو

کارای نکردتو مدیون گیرای مامانتی..!!


مانده بود چه بگوید
حرفی برای گفتن نداشت
از خجالت سرش را پایین انداخته بود و اشک می ریخت
چاره‌ای نبود

دو دستی امانتی را تحویل داد و گفت
«ببخشید!
امانتدار خوبی نبودم؛
پهلویش شکست...»

یک خانمی باردار بودوهمسرش به او گفت بیا نریویم کربلاممکن است بچه ازدست برود کربلا رفتند حال خانم بد شدو دکترگفت بچه مرده. این خانم با آرامش تمام گفت درست میشودفقط کارش این است بروم کنار ضریح امام حسین بعد خودشان هوایمان را دارند.

در کنارضریح امام حسین وقتی چند وقت گریه کردخواب دید که بانویی یک بچه را توی بغلش گذاشتهاز خواب که بلند شددکتر گفت این بچه همان بچه ای که مرده بود نیست:معجزه شده.....

میدانید این خانم کیست؟

مادرحاج ابراهیم همت که وقتی سر بچه اش جداشدو خواست جنازه بچه را داخل قبر بگذاردبه حضرت زهرا گفت خانم امانتی تان را بهتان برگرداندم.

شادی ارواح طیبه شهدا امام الشهدا بالاخص سردار بی سرایران شهید حاج محمدابراهیم همت

دقت کردین
کتاب های امانتی
به شدت چای را
به سمت خود جذب میکنند!

ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﻣﯿﺎﻧﺴﺎﻟﯽ ﺟﻠﻮﻣﻮ ﮔﺮﻓﺖ , ﮔﻔﺖ :
ﺁﻗﺎ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ , ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺁﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﻣﯿﺸﻪ, ﻣﻦ ﺭﻭﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ
ﭼﺸﻤﺶ ﺑﺸﻢ ﭼﻮﻥ ﺯﻧﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭﻡ ﮐﺮﺩ ﺑﺒﺮﻣﺶ ﺍﻭﻧﺠﺎ , ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻧﺘﯽ ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻣﻦ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﯾﺪ
ﺧﯿﻠﯽ ﻟﻄﻒ ﮐﺮﺩﯾﺪ .
ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﻧﺼﯿﺤﺘﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺗﻪ ﺑﺎﺑﺎ, ﺍﻭﻧﻢ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﭘﺸﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ
ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ , ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ , ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻧﺘﯽ ﻣﺎﻝ ﺷﻤﺎﺱ , ﮔﻔﺖ ﺣﺎﻣﺪ ﭘﺴﺮﻡ
ﺗﻮﯾﯽ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ , ﺩﯾﺪﻡ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﻣﺪ ﺗﻮﯾﯽ ﻣﺎﺩﺭ؟
ﺩﻟﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﯼ ﺑﮕﻢ ﻧﻪ , ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﻩ, ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﻥ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﯽ ﺫﺍﺭﯼ ,
ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﺫﻭﻕ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﻩ ﺗﺎ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﭘﺴﺮﺷﻮﻥ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟
ﺗﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﻩ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﮔﺮﻓﺖ, ﮔﻔﺖ 4 ﻣﺎﻩ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﯼ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﻣﺎﺩﺭﺗﻮﻥ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ , ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺴﻮﯾﻪ
ﮐﻨﯿﺪ
ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﯽ ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﭘﺴﺮﺵ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻥ
ﺁﺧﺮ ﭼﮏ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﺳﺘﺶ , ﻭﻟﯽ ﺗﻪ ﺩﻟﻢ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ ,
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﺧﯿﻠﯽ ... ﺑﻮﺩ .
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺧﺪﺍﻓﻈﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻣﻨﻮ ﺩﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮑﻨﻪ , ﺭﻓﺘﯽ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻡ ﺣﺎﻣﺪﺑﮕﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺷﺪ , ﺑﯿﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﺩﺭ!!!

قدرت جذب چای و ابگوشت و ...در کتابها و جزوه های امانتی بسیار بیشتر از سایر کتابها و جزوه هاست



تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت
آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟
گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری,
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟
پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید
حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن
آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود.
اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو مادر!!! :)))

این روزها و شبها دل من امانتی باشد دست شما، هر کجا رفتید التماس دعـــــــــــــــــا

تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه: دزد بود؟ میگم: پ ن پ اومده بود امانتیش رو ببره فقط خواست هیجانش بیشتر باشه!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

انگار, چاییم, کرده, بستنیم, پیرهنم, نخکش, پاشیده, لباسم, جوراب, گذاشتم, دمپایی, ریختم, کتاب, امانتی, کارای, نکردتو, مدیون, گیرای, مامانتی, مانده, بگوید, حرفی, برای, گفتن, نداشت, خجالت, پایین, انداخته, چارهای, نبود, دستی, تحویل, ببخشید, امانتدار, خوبی, نبودم؛, پهلویش, شکست, خانمی, باردار, بودوهمسرش, نریویم, کربلاممکن, ازدست, برود, رفتند, دکترگفت, مرده, آرامش, تمام, درست, میشودفقط, کارش, بروم, کنار, ضریح, امام, حسین, خودشان, هوایمان, دارند, کنارضریح, وقتی, گریه, کردخواب, بانویی, بغلش, گذاشتهاز, بلند, شددکتر, همان, نیست, معجزه, میدانید, کیست, مادرحاج, ابراهیم, جداشدو, خواست, جنازه, داخل, بگذاردبه, حضرت, زهرا, بهتان, برگرداندم, شادی, ارواح, طیبه, شهدا, الشهدا, بالاخص, سردار, سرایران, شهید, کردین, میکنند, قدرت, ابگوشت, کتابها, جزوه, بسیار, بیشتر, سایر, هاست, خیابون, میانسالی, جلومو, گرفت, آسایشگاه, روبرو, نگهداری, میشه, نمیشه, چشمش, مجبورم, ببرمش, اونجا, بدید, خیلی, کردید, قبول, کردم, نصیحتش, مادرته, بابا, اونم, ابراز, پشیمونی, رفتم, پیدا, گفتم, شماس, حامد, پسرم, تویی, دیدم, دوباره, نیومد, پیرزنه, میدونستم, تنها, ذاری, شروع, کردن, پرستار, دیدی, نامهربون, پرستاره, اومد, پسرشون, هستید, دستمو, هزینه, مادرتون, افتاده, باید, تسویه, کنید, حالا, واینکه, نیستم, دیگه, باور, نوشتم, دادم, دستش, راضی, خوشحال, اومدم, خدافظی, دستت, نکنه, رفتی, بیرون, پرداخت, روزها, شبها, باشد, رفتید, التماس, موتوریه, کیفم, قاپید, یارو, میپرسه, میگم, اومده, امانتیش, ببره, هیجانش, باشه,