خستگیِ عاطفی؛ چه واژهی عجیبی. طلاقِ عاطفی رو شنیده بودم، زن و شوهرهایی که توی یک زندگی بودن اما احساسی نسبت به هم نداشتن، اما خستگیِ عاطفی برام تازگی داشت؛ خسته از درکنشدن، سرکوبشدن و در سکوت فرو رفتن.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی داشت؛
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
کنار هم که بودیم حرفهامون تمومی نداشت؛ از شعر و کتاب شروع میکردیم، میرسیدیم به فلسفه و عرفان، از موسیقی و هنر آسمون ریسمون میبافتیم، میرسیدیم به تحلیل تاریخ، گاهی بیهوا میرفتیم سراغ مرور خاطرات کودکی و آدمهایی که یه جایی توی گذشته جا موندن. حرفهامون مثل رود جاری بود؛ بیتوقف، بیقید، بیدغدغهی زمان. گاهی با یک جملهی ساده، ساعتها گرم صحبت میشدیم، گاهی یک نگاه کافی بود تا فکر هم رو بخونیم. الان اما همهی حرفها سنگینی میکنه روی دلم، تکرارشون میکنم و انگار توی دیوارهای خونه پژواک میشن، بدون شنونده. من هنوز از شعر شروع میکنم، به فلسفه و هنر میرسم، میخوام از خاطرات رد شم اما تو رو اونجا میبینم، جا میمونم از رفتن.
اگر هزاران نفر دوستت داشتند؛
من یکی از آنها بودم،
اگر یک نفر دوستت داشت؛
من او بودم،
و اگر هیچ کس دوستت نداشت، بدان من مرده ام.
فکر می کنم چون تا به حال کسی انقدر دوست نداشت؛ گند زدی..!
"اگر میلیون ها نفر دوستت داشتند؛
من، یکی از آن ها بودم...
اگر یک نفر دوستت داشت؛
من ، او بودم...
و اگر هیچکس دوستت نداشت؛
من مرده ام... "
. .
از قشنگ ترین متن هایی که خوندم این نامه فرانتس کافکا به مجبوبش ملینا بود که میگفت:
"اگر میلیون ها نفر دوستت داشتند؛
من، یکی از آن ها بودم...
اگر یک نفر دوستت داشت؛
من ، او بودم...
و اگر هیچکس دوستت نداشت؛
من مرده ام... "
. .
1401سال قشنگی نبود درد و غم و ماتم داشت؛
با امید آزادی «ایران» سال جدیدی رو شروع میکنیم
عیدتون مبارک عزیزان سال خوبی داشته باشین
هر وقت رابطه تون نیاز به تغییر داشت؛
تیر و تخته ها رو جابجا کنین
رستوران همیشگی تون رو عوض کنین
به جای پیغام پسغام دادن
تلفن بزنین
بجای عزیزم بگید ، گلم
دکوراسیون رابطه تون رو عوض کنین
اما طرفتون رو عوض نکنین
.️عشقتون رو از حالتی به حالت دیگه تغییر بدید
نه از آدمی به آدم دیگه..
اگر ازدواج نسخه دمو داشت؛
خیلی خوب میشد....
نیاز دارم که
چند روز تستی شوهر داشته باشم؛
ببینم چه حسی داره....
برون کشیدم از آن ورطه، رخت و سود نداشت؛
که بر کرانهی طوفان، نمی توان آسود ...
- هوشنگ ابتهاج
. .