امروز یه جمله خوندم که انگار درباره من گفته بود: «دیر میفهمم که کسی دارد با من بد رفتاری میکند، همیشه جا میخورم، انگار شر به نظرم غیر واقعی است.»
من خیلی وقتها نمیفهمم کسی داره بهم بدی میکنه، یا خیلی حرفها که طرف تیکه میندازه که اذیتم کنه رو نمیگیرم و ازم رد میشه. بعد که بهم میگن و توضیح میدن واقعا تعجب میکنم، یه جور خنگی خاصی دارم که خوشبختانه باعث میشه آرامش روحی داشته باشم چون نمیفهمم کی با من مشکل داره و بدش میاد.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی تعجب
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
وقتی آدم از خاکه، تعجب نکن بعضیا کرم داشته باشن
.࿐
I wonder, How much love in this world hides behind silence?
در تعجبم که چقدر عشق در این دنیا پشت سکوت نهفتهست؟
.࿐
بنظرتون اصلا جهنم وجود داره؟ اگر وجود داره چه شکلیه؟
خب یه تئوری خفن داریم که مطمئنم از تعجب پشماتون میریزه :))
تئوری وجود و ماهیت جهنم رو بخونید: Theory@
. #Russian
Напоминание; Перестань удивляться, когда с тобой происходит что-то хорошее, Ты хороший человек, ты этого заслуживаешь
یادآوری؛ وقتی اتفاق خوبی واستون میفته، تعجب نکنید. شما آدم خوبی هستید، لیاقتش رو دارید
.࿐
این حرف نوید محمدزاده که میگه: "صبر داشته باش خدا خودش یجوری اون چیزی که میخوای واست خوشگل میچینه که خودت تعجب میکنی"
منم بهش ایمان دارم🩵
این حرف نوید محمدزاده که میگه :
" صبر داشته باش ، خدا خودش یجوری اون
چیزی که میخوای واست خوشگل میچینه که خودت تعجب میکنی"
منم بهش ایمان دارم .️
. #پندانه
.خودت را ویرایش کن
.گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن.
.انتهای بعضی فکرهایت نقطه بگذار، که بدانی باید همانجا تمامش کنی.
.بین بعضی حرفهایت ویرگول بگذار، که بدانی باید با کمی تامل بیانشان کنی.
.پس از بعضی رفتارهایت علامت تعجب و آخر برخی عادتهایت نیز علامت سوال بگذار.
.تا فرصت ویرایش هست، خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن. بعضی از عقایدت را حذف کن و بعضی را پررنگ.
.خودت را ویرایش کن تا دست سنگین روزگار، زندگیات را ویرایش نکند.
همه چی اولین بارش سخته
اولین بار میترسی
اولین با خجالت میکشی
اولین بار تعجب میکنی
دیگه بار سوم چهارم برات روتینه
همیشه باید از اون اولین باره دوری کرد
اون سد بزرگه اولین باره
انجام که بشه
دیگه هیچوقت برات غیرقابل درک نیست
نوشت چه رنگی رو دوست داری؟ خواستم بنویسم آبی، ولی یاد پیراهنهای خاکستری و طوسیش افتادم که خیلی بهش میان، فکرم رفت پیش قهوهای خوش رنگ چشماش، شب موهاش، دل آبی دریاش، سبزی لبخندش، عسل شیرین لباش، طعم پرتقالی صداش، یک رنگیش، حجب و حیاش!
با تردید نوشتم نمیدونم! یک علامت تعجب فرستاد و گفت مگه میشه؟! نوشتم اگه تو باشی آره، میشه! اما نفرستادم …