گاهی با خودم میگم کاش آدم بیتفاوتی بودم، مثل کسی که رفتار دیگران برایش اهمیت ندارد اما متاسفانه آدم حساسیام، زود میرنجم و بیشتر از هر چیزی که باید درگیر فکر و خیال میشم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی تفاوتی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
روانشناسی میگه:
باید بگم آدمایی که آزارت میدن، تحقیرت میکنن و زخم زبون میزنن، همون کسانی هستن که به شدت تخریب شدن، به شدت زخم خوردن و پر از عقده هستن. این آدما از کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس رنج میبرن و با این کاراشون تلاش میکنن تا بقیه رو تا سطح خودشون پایین بکشن تا شاید از بار رنج خودشون کم کنن و روی دوش بقیه بندازن. تنها راه مقابله با اونا، بیتفاوتی، بیتوجهی و اهمیت ندادنه. نذار این چرخه ادامه پیدا کنه. تو همونی باش که نمیذاره هیچ خط و خشی از آزار دیگران روی روانش بشینه.
پشت بی حوصلگی خیلی هامون یه زمانی
کلی حوصله بوده...
پشت بی تفاوتی هامون کلی توجه
و اهمیت بوده...
پشت سکوتمون کلی حرف...
و پشت بد بینی هامون کلی اعتماد آدم ها
به الانمون نگاه میکنن و بهمون کلی برچسب میزنن
در حالی که نمیدونن چی بهمون گذشته ادم یه وقتهایی از اول این نیست این میشه....
Giving someone a second chance is like reading a book and expect a different ending...
دادن یه فرصت دوباره به کسی مثل خوندن یه کتاب تکراریه و انتظار برای پایان متفاوتی داشتن.
منتظر ڪُدام معجزه ای؟
دلش اگر با تو بود •••
قصد خوب ڪردنِ حالت را اگر داشت
با جمله ای ، تمام پل هایِ شکسته یِ
پشت سرتان را تعمیر میڪرد!
قبول ڪُن ڪه معجزه
در عشق است ڪه اتفاق میافتد
نه در نگاه سرد و بی تفاوتی ڪه
تا مغز استخوانت را میسوزاند •••
سحر رستگار
آدمهایی که داغ عزیز دیدن رو از نزدیک ملاقات کردین؟!
یه ترکیب بیتفاوتی و غم تو چهرشونه که منو میترسونه؛
ارتباط داشتن با این آدمها خیلی سخته، تو زندگیشون تا تهِ سیاهی رو رفتن و دووم آوردن، همین تجربه شجاعشون کرده و بهشون یاد داده هر درد و فقدانی رو میشه تحمل کرد.
گرهای رو که میشه
با یه بغل ، یه مهربونی باز کرد
چرا با بیتفاوتی کور کنیم :)
آدم از هر جایی که میره بخش زیادی ازش جا میمونه اونجا. روی کاشی هاش، روی میزی که دستشو میذاشت روش، روی صندلی و مبلش، روی دسته ی شیر آب، کلید برق...
و واقعا عجیبه بدونی توی همینجایی که تو قدم میزنی، بعدا یه سری آدم دیگه قدم میزنن و خاطرات جدید متفاوتی میسازن.
بار آخر به اطراف یه نگاه اجمالی میندازی، درو قفل میکنی و آخرین تماس دستت قطع میشه با دستگیره ی دری که هر روز بهش میخورد
و میری.
خداحافظی خیلی عجیبه...
نوشته: پشت بیحوصلگی خیلیهامون یه زمانی کلی حوصله بوده، پشت بیتفاوتیمون کلی توجه و اهمیت بوده، پشت سکوتمون کلی حرف بوده و پشت بدبینیهامون کلی اعتماد بوده. آدمها به الانمون نگاه میکنن و بهمون برچسب میزنن در حالی که نمیدونن چی بهمون گذشته. آدم یه وقتهایی از اول این نیست، این میشه.
بعضی آدما هیچوقت نمیرن ولی با بی تفاوتی و بی علاقگیشون مجبورت میکنن بری، حتی اگه دلت نخواد...