کپشن های مربوط به دامنم

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دامنم

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

مانند ولگردی
که تا توانسته خود را پُر کرده
از ترس یک روز بی غذا ماندن
خیره می‌شوم به تو
که بر دامنم، سر گذاشته‌ای.

#مرام_المصری

مانند ولگردی
که تا توانسته خود را پُر کرده
از ترس یک روز بی غذا ماندن
خیره می‌شوم به تو
که بر دامنم، سر گذاشته‌ای.

#مرام_المصری

سرشُ گذآشته بود رو گل هآی دامنم،
و همینطور که به رو به رو خیره شده بودم،
آروم نگاهشُ سپرد بهم و پرسید یه چیزے بگم؟
حس میکنم عوض شدی، انگاری یخ بستی!
لبخند زدمُ گفتم دیوونه ، خُل شدے ؟!
اما پشتِ این جمله ی کوتآه هزآر تا حرف خفه شده بود،
هزآر تا بغض غورت داده شده بود!
عآخه نمیدونستم چطور میشه از چشم افتآدن رو توضیح داد!
اینکه یهو با یه روی دیگه ی آدما آشنا میشی
که اصلا هم شبیه به چیزی که راجبشون فکر میکردی نیست.
جآ میخوری و کم کم جآ میزنی!
وقتی آدما از چشمت بیوفتن بخوای نخوای یخ میبندی ،
انقد بی تفاوت میشی که خودشون بار و بندیل ببندنُ برن!
انقد بی تفاوت که هیچ چیز نتونه بآعث شه اون آدمِ قبلی بآشی...


تازه از بالا رسیده بعضیاشون دامنم میپوشیدن .

شیرین است
اما تلخ
واژهایت !!
مانند دانه های اناری
که
دامنم را لکه دار می کند...

#لیلا_حاجتمند

عطــر تن تو

شــانه هاے تو

لمس آرامش است

تمام احساسم برایت لبریز است و

دامنم عطر نجابت دارد وقتے

تمام واژه هاے مردانگیت،

بوے وفـا میدهد..

کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم، یکایک زرد می شد،
آفتاب دیدگانم سرد می شد،
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وچه چه زیبا بود اگر پاییز بودم،
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم

ای دفتر حسن ترا، فهرست خط و خالها

تفصیلها پنهان شده، در پردهٔ اجمالها

پیشانی عفو ترا، پرچین نسازد جرم ما

آیینه کی برهم خورد، از زشتی تمثالها؟

با عقل گشتم همسفر، یک کوچه راه از بیکسی

شد ریشه ریشه دامنم، از خار استدلالها

هر شب کواکب کم کنند، از روزی ما پاره‌ای

هر روز گردد تنگتر، سوراخ این غربالها

حیران اطوار خودم، درماندهٔ کار خودم

هر لحظه دارم نیتی، چون قرعهٔ رمالها

هر چند صائب می‌روم، سامان نومیدی کنم

زلفش به دستم می‌دهد، سررشتهٔ آمالها

باز شب ماند و من و اين عطش خانگی ام
باز هم ياد تـــــــو ماند و من و ديوانگی ام

اشک در دامنم آويخت کـــــه دريا باشم
مثل چشم تو پر از شوق تماشا باشم

خواب ديدم کــه تو می آمدی و دل می رفت
محرم چشم ترم می شدی و دل می رفت:

يک نفر مثل پـــــری يک دو نظر آمد و رفت
با نگاهی به دل خسته ام آتش زد و رفت

خنده زد کوچه به دنبال تبسم افتاد
باز دنبال جگر گوشه ی مــردم افتاد

“آخــــــرش هم دل ديوانه نفهميد چه شد
يک شبه يک شبه ديوانه چشمان که شد”

تا غــزل هست دل غمزده ات مال من است
من به دنبال تو چشم تو به دنبال من است

“آی تو، تو کـــــه فريب من و چشمان منی
تو که گندم، تو که حوا، تو که شيطان منی

تو که ويران من بی خبر از خود شده ای
تو که ديوانه ی ديوانه تر از خود شده ای”

در نگــــــــــــــاه تو که پيوند زد اندوه مرا
چه کسی گل شد و لبخند زد اندوه مرا

ای دلت پولک گلنـــــــــار؛ سپيدار قدت
چه کسی اشک مرا دوخته بر چارقدت؟

چند روزی شده ام محرمت ایلاتی مــن
آخرش سهم دلم شد غمت ایلاتی من
دکتر محمد حسین بهرامیان

وفای شمع

مردم از درد نمی‌آیی به بالینم هنوز
مرگ خود می‌بینم و رویت نمی‌بینم هنوز

بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم
شمع را نازم که می‌گرید به بالینم هنوز

آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
غم نمی‌گردد جدا از جان مسکینم هنوز

روزگاری پا کشید آن تازه گل از دامنم
گل به دامن می‌فشاند اشک خونینم هنوز

گر چه سر تا پای من مشت غباری بیش نیست
در هوایش چون نسیم از پای ننشینم هنوز

سیم‌گون شد موی غفلت همچنان بر جای ماند
صبح‌دم خندید من در خواب نوشینم هنوز

خصم را از ساده‌لوحی دوست پندارم رهی
طفلم و نگشوده چشم مصلحت‌بینم هنوز

رهی معیری

وفای شمع

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

مانند, ولگردی, توانسته, کرده, ماندن, خیره, میشوم, دامنم, گذاشتهای, سرشُ, گذآشته, همینطور, بودم, آروم, نگاهشُ, سپرد, پرسید, چیزے, میکنم, انگاری, بستی, لبخند, زدمُ, گفتم, دیوونه, پشتِ, جمله, کوتآه, هزآر, غورت, داده, عآخه, نمیدونستم, چطور, میشه, افتآدن, توضیح, اینکه, دیگه, آدما, آشنا, میشی, اصلا, شبیه, چیزی, راجبشون, میکردی, نیست, میخوری, میزنی, وقتی, چشمت, بیوفتن, بخوای, نخوای, میبندی, انقد, تفاوت, خودشون, بندیل, ببندنُ, نتونه, بآعث, آدمِ, قبلی, بآشی, تازه, بالا, رسیده, بعضیاشون, میپوشیدن, شیرین, واژهایت, دانه, اناری, شانه, آرامش, تمام, احساسم, برایت, لبریز, نجابت, دارد, وقتے, مردانگیت, میدهد, پاییز, خاموش, ملال, انگیز, برگهای, آرزوهایم, یکایک, آفتاب, دیدگانم, آسمان, سینه, ناگهان, توفان, اندوهی, جانم, همچو, باران, زیبا, وحشی, آمیز, دفتر, فهرست, خالها, تفصیلها, پنهان, پردهٔ, اجمالها, پیشانی, پرچین, نسازد, آیینه, برهم, خورد, زشتی, تمثالها, گشتم, همسفر, کوچه, بیکسی, ریشه, استدلالها, کواکب, کنند, روزی, پارهای, گردد, تنگتر, سوراخ, غربالها, حیران, اطوار, خودم, درماندهٔ, لحظه, دارم, نیتی, قرعهٔ, رمالها, صائب, میروم, سامان, نومیدی, زلفش, دستم, سررشتهٔ, آمالها, خانگی, ديوانگی, آويخت, دريا, باشم, تماشا, خواب, ديدم, آمدی, محرم, نگاهی, خسته, خنده, دنبال, تبسم, افتاد, گوشه, مردم, آخرش, ديوانه, نفهميد, چشمان, غمزده, فريب, گندم, شيطان, ويران, پيوند, پولک, گلنار؛, سپيدار, دوخته, چارقدت, محرمت, ایلاتی, دکتر, محمد, حسین, بهرامیان, وفای, نمیآیی, بالینم, هنوز, میبینم, رویت, نمیبینم, رفتند, آشنایان, نازم, میگرید, جوانی, گریخت, نمیگردد, مسکینم, روزگاری, کشید, میفشاند, خونینم, غباری, هوایش, نسیم, ننشینم, سیمگون, غفلت, همچنان, صبحدم, خندید, نوشینم, سادهلوحی, دوست, پندارم, طفلم, نگشوده, مصلحتبینم, معیری,