گاهی واقعا نیازه کمی هم به خودت حق بدی و سعی کنی خودت و درک کنی، چون هیچکس تو شرایط تو نبوده، گاهی باید از سرزنش‌ ها و عذاب وجدان‌ های کاذب که مثل اسید از درون تو رو میخوره رها بشی و یکم نفس بکشی...

بله دقیقا من خیلی حساسم، خیلی سریع گریه میکنم، هر رفتار و حرف تندی بهم برمیخوره، از ته دل ناراحت میشم و کینه میگیرم، حالا ولم کنید.

لاس خیلی قبلنا کیف میداد که مثل احمقا باور می کردیم. دیگه الانا کیف نمیده چون می دونی طرف داره گوه میخوره دیگه.

هر گندی که تو زندگیم میزنم باز یادم میاد به چه آدم‌های بیخودی اجازه و قدرت دادم تا زخمیم کنن، شرمنده قلبم میشم و حالم از خودم به هم میخوره اون اشتباهه مثل یه زخمه ک با کوچکترین تحریکی سر باز میکنه و روانیم میکنه.

آدم یهو یادش میوفته واسه دوست داشته شدن چه کارایی که نکرده .حالش بهم میخوره...!!

فکت:
بضی آدما برای رابطه ساخته نشدن.
شاید یک دوست خوب باشن.
شاید یک هم کلاسی خوب باشن.
شاید یک هم صحبت خوب باشن.
اما توی رابطه خوب نیستن.
و وقتی اصرار می کنید برای وارد رابطه شدن باهاشون علاوه بر اینکه می خوره توی ذوقتون و دلخور می شید، یک دوست خوب، یک هم کلاسی خوب و یک هم صحبت خوب رو هم از دست می دید.

‏آدم یهو یادش میوفته برای دوست داشته شدن چه کارهایی کرده حالش بهم میخوره.

اگه من نتونم بشینم کنارت و بگم چقدر از این دنیا متنفرم، چقدر زخمی و خسته‌م از جنگیدن و تو با بغلت آرومم نکنی، بودنمون کنار هم دیگه به چه دردی می‌خوره؟

حالم بهم میخوره از این‌هایی که شل کن سفت کن در میارن، یه روز لاس میزنن سه روز غیب میشن، بلاتکلیفن، هیچ پلنی برای ورود به رابطه باهات ندارن و الکی اسم آشنایی میندازن رو رفتارشون و آب نمکی باهات برخورد میکنن، گمشو احمق یا بتمرگ یا خداحافظ.

اگه بخاطرت حرص میخوره، بهت گیر میده، رو حرفا و کارات حساسه، کافیه یچی بخوای تا برات فراهمش کنه و باعث لبخندت میشه دو دستی سفت بچسب بهش و نزار ازت دلسرد بشه. باور کن اون تورو از خودش بیشتر دوست داره.