هر گندی که تو زندگیم میزنم باز یادم میاد به چه آدم‌های بیخودی اجازه و قدرت دادم تا زخمیم کنن، شرمنده قلبم میشم و حالم از خودم به هم میخوره اون اشتباهه مثل یه زخمه ک با کوچکترین تحریکی سر باز میکنه و روانیم میکنه.

‏اگر میدونستین چقدر سخته و چقدر طول میکشه تا بعضی آدمها دوباره سلامت روان و شادی خودشون رو بازیابی کنن متوجه میشدین که چرا با کوچکترین رفتار سمی درها رو میبندن و فاصله میگیرن و چرا در مورد افرادی که اجازه دادن تو زندگیشون باشن سخت گیرن.


. .

هرگز از حرفهایی که مردم
درباره تو می گویند نگران نشو.
هیچگاه کوچکترین توجهی
به آن نشان نده.
همیشه فقط به یک چیز فکر کن:
« داور خداست. آیا من در برابر او روسفیدم؟ »
بگذار این معیار قضاوت زندگی
تو باشد تا بی راهه نروی ...
تو باید روی پای خودت بایستی
و تنها ملاحظه ات این باشد که :‌
«‌هر کاری انجام می دهم باید مطابق شعور خودم باشد. تصمیم گیرنده باید آگاهی و شعور خودم باشد. » ‌
آنگاه خدا داور تو خواهد بود...

اصلیه معدمه که با کوچکترین ناراحتیم بهم میریزه

چیزی به نام خستگی روحی وجود داره، اینطوریه که از لحاظ جسمی خوبی ولی به خاطر افکار مزخرفت نمیتونی حتی کوچکترین حرکتی انجام بدی.

مراحل تبدیل یک آرزو به واقعیت:

یک آرزو که براش تاریخ تعیین بشه، میشه هدف
یک هدف که به مراحل کوچکتر تبدیل بشه، میشه برنامه
یک برنامه که با عمل همراه بشه، میشه واقعیت


. .

𝐁𝐞𝐥𝐢𝐞𝐯𝐞 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐭𝐡𝐞 𝐥𝐞𝐬𝐬 𝐤𝐢𝐧𝐝𝐧𝐞𝐬𝐬 𝐰𝐨𝐧’𝐭 𝐛𝐞
𝐟𝐨𝐫𝐠𝐨𝐭𝐭𝐞𝐧 𝐞𝐯𝐞𝐧 𝐟𝐫𝐨𝐦 𝐰𝐞𝐚𝐤 𝐦𝐢𝐧𝐝𝐬.

ایمان داشته باش که کوچکترین محبت از ضعیف ترین حافظه ها پاک نمی شود.

نمیدونم چطوری بگم ولی اندازه تموم وقت‌هایی که خیلی باجنبه بودم و بهم برنمیخورد الان کوچکترین چیزها بهم برمیخوره.

طرف ب خانواده و زنش وفادار نیست با کوچکترین چراغ سبز وا میده بعد میخواد توی احمق و تا آخر نگه داره و ساپورت کنه ؟!

حماقت بعضیا مثال زدنیه ....

- Why did you get upset with his smallest words?
Because the owner of many words was valuable to me!

-چرا با کوچکترین حرفش ناراحت شدی؟
چون صاحب کلمه زیادی برام ارزشمند بود!