کپشن های مربوط به صلواتی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی صلواتی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

فقط چند روز مانده به اولین محرمی که نیست..

دوست داشت اگر فرزند پسر داشت آنها را علی اکبر و علی اصغر واگر دختر داشت زینب و رقیه بنامد ..این آخری ها میگفت چرا خودم علی اکبر پدرم نشوم..وحالا مهدی علی اکبر پدرش شده..
بخشی از مصاحبه مادر شهید مدافع حرم مهدی صابری
همونی که به قول پدرش همه اورا بایک حب خاصی میشناختن وآن هم حب حضرت علی اکبر ع بود هر جا به نام علی اکبر ع مزین بود مهدی صابری هم یه گوشه ی آن مشغول بود فرقی نداشت هیئت محلی شان باشد یا گروهان مخصوص تیپ فاطمیون..
لطفا صلواتی پیشکش کنید به روح پاکش..

خاطره ای از یک پزشک متخصص اطفال

من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم.
سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم ؛
کنار بانک دستفروشی بساط باطری ، ساعت ،فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود.
دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است.

آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند.
جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده ؛
او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها صلواتی است!

گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد.
(دو ریالی صلواتی موجود است)

باورم نشد ، ولی چند نفر دیگر هم
مراجعه کردند و به آنها هم...

گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟

با کمال سادگی گفت:
۲۰۰ تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم.

مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم ،دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد،
در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم .

احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم .
آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم . این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد.

من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم...

به او گفتم : چه کاری میتوانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم.
گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمیدانید چقدر ثواب دارد!

صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم ، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم.
دگرگون شده بودم ،
ما کجا اینها کجا؟!

از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار
مطبم نوشتند با این مضمون؛


دوستان و آشنایان طعنه ام زدند،
اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی:

گفت باور نمی کردم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفت این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و ما خاموش ..


راستى یك سوال :

شغل شما چیه؟


قشنگ ترین متن مردونگی بود که خوندم :


از حموم نمره در اومدیم و نم نم بارون میزد ، خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و ... جلوش پهن بود ، رفت جلو و آروم سلام کرد و نصفه بیشتره لیف و جوراباشو خرید ... تعجب کردم و پرسیدم : داداش واسه کی میخری ؟
ما که تازه از حموم در اومدیم ، اونم اینهمه !!!
گفت : تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره ، وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جای گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !!!
پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه ، برگشت تو حموم و صدا زد :
نصرت اینارو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه ... !!! ...

( برگی از دفترچه خاطرات جهان پهلوان تختی )

سلامتی هر کی مرده ؛ نه هر چی مرده

کارمند تازه وارد به مدیر:
جناب! من هرچی در یخچال اداره میزارم سریع خورده میشه
( پنیر” نون” گردو” حلوا” و… )
برای صبحونه فردای خودم چیزی باقی نمیمونه !
مدیر: آقای محترم لطفا فامیلتونو روش بنویسید
کارمند: فامیلم “صلواتیه” روی همه شون نوشتم

آدمها رو نه تو سفر و نه توی رابطه بلکه توی ایستگاه های صلواتی بشناسید

سلامتی اون راننده تاکسی که دید کرایه کم دارم اشک تو چشماش حلقه زد و گفت دخترم صلواتی مهمون منی برو...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

مانده, اولین, محرمی, نیست, دوست, داشت, فرزند, آنها, اکبر, اصغر, واگر, دختر, زینب, رقیه, بنامد, آخری, میگفت, خودم, پدرم, نشوم, وحالا, مهدی, پدرش, بخشی, مصاحبه, مادر, شهید, مدافع, صابری, همونی, اورا, بایک, خاصی, میشناختن, حضرت, مزین, گوشه, مشغول, فرقی, نداشت, هیئت, محلی, باشد, گروهان, مخصوص, فاطمیون, لطفا, صلواتی, پیشکش, کنید, پاکش, خاطره, پزشک, متخصص, اطفال, دکتر, هستم, سالها, بانک, کردم, بیرون, آمدم, کنار, دستفروشی, بساط, باطری, ساعت, فیلم, اجناس, دیگری, کرده, دیدم, مقداری, ریالی, بساطش, ریخته, زمان, تلفنهای, عمومی, میکردند, رفتم, تومان, دادم, گفتم, خوشرویی, پولم, اینها, یعنی, برای, سلامتی, خودت, بفرست, نوشته, میزش, اشاره, موجود, باورم, مراجعه, چقدر, درآمد, مجانی, میدهی, کمال, سادگی, مردم, بیفتد, میگیرم, میدهم, اینکه, بدنم, دویدم, خوشبخت, چهارم, مالش, میدهد, صورتی, تاکنون, جرأت, میتوانم, بگویم, نرفتم, مریض, نپذیرفتم, احساساتی, گرفتم, جوان, لبخندی, مملو, خوشحال, اسکناس, تومانی, طرفش, همان, حرفش, تکرار, خیلی, مغرور, تشریف, دارم, گرمای, تابستان, کاری, بکنم, کارها, چیست, پزشکم, آقای, جمعه, بپذیر, نمیدانید, ثواب, دارد, صورتش, بوسیدم, حالی, گریان, بودم, درون, اتومبیلم, انداختم, منزل, دگرگون, تابلویی, اطاق, انتظار, مطبم, نوشتند, مضمون؛, دوستان, آشنایان, طعنه, زدند, گفته, گوشم, همیشه, طنین, انداز, سعدی, بانگ, مرغی, چنین, مدهوش, آدمیت, تسبیح, خاموش, راستى, سوال, قشنگ, ترین, مردونگی, خوندم, حموم, نمره, اومدیم, بارون, میزد, خانومی, جوون, محجبه, جوراب, جلوش, آروم, نصفه, بیشتره, جوراباشو, خرید, تعجب, پرسیدم, داداش, واسه, میخری, تازه, اونم, اینهمه, سرما, غیرتشه, خرجشو, میاره, وگرنه, میتونست, الآن, فاحشگی, بخریم, ناموس, مملکتمون, برگشت, نصرت, اینارو, بزار, صلواتیه, برگی, دفترچه, خاطرات, جهان, پهلوان, تختی, مرده, کارمند, وارد, مدیر, جناب, هرچی, یخچال, اداره, میزارم, سریع, خورده, پنیر, گردو, حلوا, صبحونه, فردای, چیزی, باقی, نمیمونه, محترم, فامیلتونو, بنویسید, فامیلم, نوشتم, آدمها, رابطه, بلکه, ایستگاه, بشناسید, راننده, تاکسی, کرایه, چشماش, حلقه, دخترم, مهمون,