کپشن های مربوط به پسرکی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پسرکی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

هنوز برایت
می نویسم
درست شبیه
پسرکی نابینا
که هر روز برای
ماهی قرمز مرده اش،
غذا می ریزد ...

ﻣﻦ ﺩﺭﺳﻢ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ!!!
ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻨﮑﻮﺭﯼ ﻣﻮﻓﻖ!
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺍﺷﺖ ﺧﻮﺏ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺮﻓﺖ!
ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻗﺒﻠﯽ ﺑﺎ ﺗﺴﺖ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ...
ﮐﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ!
ﺳﻮﺍﻝ ﺍﻭﻝ ﺁﺭﺍﯾﻪ ﺍﺩﺑﯽ ﺑﻮﺩ
ﺷﻌﺮﯼ ﺍﺯ ﻫﻮﺷﻨﮓ ﺍﺑﺘﻬﺎﺝ....
"ﺑﺴﺘﺮﻡ ...ﺻﺪﻑ ﺧﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺴﺖ
ﻭ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ
ﮔﺮﺩﻥ ﺁﻭﯾﺰ ﮐﺴﺎﻥ ﺩﮔﺮﯼ...."
ﻭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ...
ﮐﻨﮑﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﺭﺗﺒﻪ ﺍﻓﺘﻀﺎﺡ ﺑﻮﺩ...!
ﻭ ﻣﻦ
ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﮐﻨﮑﻮﺭ
ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺧﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺩﯾﺪﻡ!
ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺷﺪﻡ!
ﻫﻤﻪ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺗﺴﺖ ﺯﺩﻥ
ﻭ ﭘﺴﺮﮐﯽ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ...
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻫﻮﺷﻨﮓ ﺍﺑﺘﻬﺎﺝ ﺭﺍ ﻧﺒﺨﺸﻢ ﯾﺎ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺎ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ، ﺣﺘﻤﺎ ﺻﺪ ﻣﯿﺰﻧﯽ!
ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﻓﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺭﺍ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻃﺮﺍﺡ ﺳﻮﺍﻝ...
ﺑﺎ ﯾﮏ ﺷﻌﺮ ﻧﯿﻢ ﺧﻄﯽ
ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻩ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﯾﻨﺪﻩ!
ﻓﺪﺍﯼ ﺳﺮﺕ...
ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﺯﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩ ﻫﻢ ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺖ

روزی پسرکی از مادرش که در حال گریه کردن بود پرسید: مادر چرا گریه می‌کنی؟
مادر او را در آغوش گرفت و گفت: نمی‌دانم عزیزم، نمی‌دانم!
پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه می‌کند؟ او چه می‌خواهد؟
پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همه‌ی زن‌ها گریه می‌کنند بی هیچ دلیلی!

پسرک از اینکه زن‌ها خیلی راحت به گریه می‌افتند، متعجب بود.
یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می‌کند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زن‌ها این همه گریه می‌کنند؟
خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژه‌ای آفریده‌ام؛ به شانه‌های او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند.
به بدنش قدرتی داده‌ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی داده‌ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد.

به او احساسی داده‌ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده‌ام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد.

این اشک را منحصراً برای او خلق کرده‌ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.


به سر آستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب نخند



به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری نخند



به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند. نخند



به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش
جمع شده نخند

به دستان پدرت،

به جارو کردن مادرت،

به همسایه ای که هر صبح نان
سنگک می گیرد،

به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد،

به راننده ی آژانسی که چُرت می زند،

به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند،


به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،

به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند،

به پارِگی ریز جوراب کسی در مجلسی،

به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،

به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،

به مردی که در خیابانی شلوغ ماشینش پنچر شده،

به مسافری که سوار تاکسی می شود و بلند سلام می گوید،

به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،

به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند
کیسه میوه و سبزی،

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،

به مردی که دربانک از تو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،

به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی، نخند


نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای
آدمها بخندی

که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند

آدمهایی که هر کدام برای خود و خانواده ای همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بار می برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جارمی زنند

سرما و گرما می کشند،

وگاهی خجالت هم می کشند،…….خیلی ساده

پسرکی رادیدم که پدرش رازیرخورشیدی سیاه کشیده بود.

گفتم چراخورشید راسیاه کشیده ای.

.
.
.
.
.
.
گفت :مگه کوری. نمیبینی فقط مداد سیا دارم.

من :|||||||||

مدادسیا

عشق فرزند به پدر :(((((((((((((((((

داستان عاطفی:


بازی هروزه مان بود
من وتو:گرگم و گله میبرم
تو ومن:چوپون دارم نمیزارم
یادم لبریز تنفر از تصویر مبهم پسرکی است که کاش چوپان نبود
نبود و تو مرا می بردی
نبود و من میبردم تورا
کجایی؟بادمارابرد
درکدام جنگل گرگی،درکدام چمنزارگوسفند
من اینجایم
چوپان خاطره هایی که شعر می شود به یادت...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

هنوز, برایت, نویسم, درست, شبیه, پسرکی, نابینا, ماهی, قرمز, مرده, ریزد, روزی, مادرش, گریه, کردن, پرسید, میکنی, آغوش, گرفت, نمیدانم, عزیزم, پدرش, مامان, همیشه, میکند, میخواهد, تنها, پاسخی, ذهنش, همهی, زنها, میکنند, دلیلی, اینکه, خیلی, راحت, میافتند, متعجب, خواب, دارد, صحبت, میکند؛, خدایا, جواب, ویژهای, آفریدهام؛, شانههای, قدرتی, دادم, بتواند, سنگینی, زمین, تحمل, بدنش, دادهام, زایمان, دستانش, تمام, کسانش, بکشند, ادامه, احساسی, وجود, فرزندانش, بورزد؛, هزاران, اذیت, قلبی, همسرش, دوست, بدارد, بگذرد, همواره, کنار, باشد, اشکی, هنگام, خواست, بریزد, منحصراً, کردهام, هرگاه, نیاز, داشت, استفاده, آستین, پاره, کارگری, دیوارت, چیند, گوید, ارباب, نخند, آدامس, فروشد, هرگز, پیرمردی, پیاده, زحمت, شاید, ثانیه, کوتاه, معطلت, دبیری, عینکش, پیراهنش, پدرت, جارو, مادرت, همسایه, سنگک, گیرد, رفتگری, گرمای, کلاه, پشمی, سردارد, راننده, آژانسی, چُرت, پلیسی, چهار, صورتش, چهارپایه, شماره, کنتور, برقتان, بنویسد, جوانی, قالی, متری, کولش, انداخته, کوچه, پارِگی, جوراب, مجلسی, بودن, چادر, پیرزنی, درخیابان, پسری, نانوایی, ایستاده, خیابانی, شلوغ, ماشینش, پنچر, مسافری, سوار, تاکسی, بلند, سلام, فروشنده, کیفی, دستی, کیسه, میوه, سبزی, همکلاسی, تخته, دربانک, برایش, برگه, پرکنی, اشتباه, لفظی, بازیگر, نمایشی, دنیا, ارزشش, ندارد, خردترین, رفتارهای, نابجای, آدمها, بخندی, نمیدانی, دنیای, بزرگ, پردردسری, دارند, آدمهایی, کدام, خانواده, کسند, خاطر, روزیشان, تقلا, برند, خوابی, کهنه, پوشند, جارمی, زنند, سرما, وگاهی, خجالت, ساده, رادیدم, سیاه, کشیده, گفتم, چراخورشید, راسیاه, کوری, نمیبینی, مداد, دارم, مدادسیا, داستان, عاطفی, هروزه, گرگم, میبرم, چوپون, نمیزارم, یادم, لبریز, تنفر, تصویر, مبهم, چوپان, نبود, بردی, میبردم, تورا, کجایی, درکدام, جنگل, گرگی, اینجایم, خاطره, یادت,