کپشن های مربوط به مغزها

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مغزها

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

جنگ با اسلحه خیلی وقته که تموم شده..،
اینجا جنگ مغزهاست!

‌‌‌‌‌‌.࿐

جنگ با اسلحه خیلی وقته که تموم شده..،
اینجا جنگ مغزهاست!

‌‌‌‌‌‌.࿐

تفنگ هاى پر براى شليك به مغزهاى پر ساخته شده اند!
و مغزهاى خالى براى پر كردن اين تفنگ ها!
از كسی كه كتابخانه دارد و كتابهای زیادی میخواند نباید هراسید،
از كسی باید ترسید كه تنها يك كتاب دارد و آن را مقدس می پندارد،ولی هرگز آن رانخوانده است...

ﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ « ﻣﻐﺰ » ﻧﺒﺎﺷﯿﻢﻫﺎ
ﻧــــــــــــــﻪ
.









.
.
.
.ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺧﺴﺘﻪﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ
« ﻓـــــــﺮﺍﺭ » ﮐﻨﯿﻢ .
ﺑﺎﺯ اگه «ﻗِﻞ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﻐﺰﻫﺎ » ﺑﻮﺩ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ
ﻣﯽﮐﺮﺩﯾم

دوستان این متن از خودمه! لطف کنین بخونینش و حتی اگه خوشتون نیومد، نطرتون ودرموردش بگین:)
"دل کوچکم دستش را آرام به دیوار میگیرد و به روبرو اما نگاه نمی‌کند!
سنگ کوچکی به پایش گیر میکند... قل میخورد قل میخورد و قل میخورد...  می افتد توی جوی آب باریک...
نگاه خسته اش را به سنگ میدوزد و آه میکشد... صدای سقوط سنگ در وجودش می‌پیچد و چیزی درونش میسوزد دوباره...
خودش را روی دیوار ترک خورده ی روبرو میبیند انگار... دستش را روی زخم میفشارد... اولین سقوط او کی بود؟!! اولین نبودن هیچکسها کی بود؟!! توی کوچه پس کوچه های سیاه ذهنش هیچ چیز معلوم نیست... انگار همه از سوزش و دردهای مدامش خاکستر شده اند... آتشی به پا کرده اند که دودش نه به چشم کسی رفته نه صدای سوختنش حواس کسی را جمع که نه! پرت او کرده...
نگاهش را دوباره به سنگفرش کهنه و فرسوده پیاده رو میدهد و یک چکه زخم به خورد سنگهای ریز زیر پاهایش میرود... به کجا میرود نمی داند... امامیداند که باید رفت... باید از اینجا راهی یک بینهایت نامعلوم شد و در آن حل هم... که دیگر برگشتی نباشد... دیگر حتی نیم  نگاهی به پشت سر نباشد... و آمیخته شدن با یک جنون حتما بهتر از ماندن با مترسک های پوشالی با نگاه های سرد و مغزهای پوچ خواهد بود...
صدای جغدهای بیدار از آن دور ها در هوا جریان می یابد...  کم کم نزدیکتر می آید و روی شانه های باریک و خسته اش سنگینی میکند...
جغدها اما از همه ی موجودات غمگینترند... آنچه او در خواب می دید آنان در سیاهی شب میدیدند و درمی یافتند که شب چه رازهای مگویی را در استینهای بلند و تاریکش پنهان کرده...
به گمانم انسان در شب متولد شد... شبی که آبستن روح های خفته و زخمی ست... که گویی در وجود انسان زیرکانه رخنه کرده و ناله های غمگینشان تارو پودش را سفر میکند و آرام آرام گوشه ای از قلبش را تسخیر میکنند...
و اینگونه ست که انسان درشب  گم شد
درشب  سفر کرد
ودرشب کوچ کرد ونماند
تا شاید جایی دیگر روی این مکعب معلق(که آن هم آنقدر به در و دیوار کهکشان خورده و (شاید سهوا )بی گناهان را ازدرخت آویزان و شکارچیان را بر درخت نشانده که دیگر گوشه ای برایش نمانده)بشود رفت و در زاویه ای  نشست و دیگر برنگشت... نه ندارد...هرجا بنشینی باز آخر کار قل میخوری و گذرت به جاهایی که نباید خواهد افتاد... نه گریزی ست نه گزیری که بشود"نا"یش را از سرش کند...
تا چاره ای باشد... که نیست!!
حتمااین بی زاویه گی، ریشه ی این نبودن تا ابدها را سوزانده است... حتما... "

نه که ما «مغز» نباشیم ها،نه...
مافقط خسته تر از اونی هستیم که«فرار»کنیم ؛
باز اقلا «قل خوردن مغزها» بود ما هم مشارکت می کردیم!!!

هوش واستعداد خود را پرورش ده ولی نه ازراه مطالعه صرف بلکه به وسیله تفکر توام با عمل تمایل اکثر فضلا به مطالعه شبیه تلمبه است خالی بودن مغزها ی خودشان موجب می شود که افکارمردم دیگر را به سوی خود بکشند هر کس زیاد مطالعه کند بتدریج قدرت تفکر را از دست می دهد. (شوپنهاور)

کرمها ميتوانند
در تنگناي پيله
به پروانه هاي رنگين بدل شوند
مارها اما
هزار بار هم که پوست بيندازند
همان خزنده ي خطرناک باقي ميمانند...
ما هم ريشمان را سه تيغه ميکنيم،
به يکديگر لبخندهاي نمکي ميزنيم
و کلمه ي «عدالت» وِردِ زبانمان است اما
يک «داعشي» مدام
پرچمِ سياهش را
در مغزهامان تکان ميدهد...
وقتي خِرخِره ي هم را
از پشتِ فرمانِ ماشينهامان ميجَويم
در خيابان!
و کودکانمان را
به تماشاي «مراسمِ اعدام» ميبريم،
وقتي عقلِ زنان را گِرد ميدانيم و
خوابهاشان را چپ
و دروغهاي مصلحت آميزمان
«سعدي» را حتی
در گورِ خاموشش
به رقصِ هيپ هاپ وا ميدارد.
ما شناگرانِ ماهري هستيم
که هنوز
درياي خون را به خود نديدهاند...!

نه که ما "مغز"نباشيم...
نــــــــــــــــه
فقط ما خسته تر از اوني هستيم که بخوايم
فرار کنيم و بشيم "فرار مغزهــا"
لا اقل اگه "قِل خوردن مغزها" بود
شايد ميشد يه تکوني به خودمون
بديــــــم.

ツツツツツツツツ

ه که ما «مغز» نباشیم‌ها، نه ...

ما فقط خسته‌تر از اونی هستیم که «فرار» کنیم...

باز اقلن «قِل خوردن مغزها» بود ما هم مشارکت می‌کردیم ^__^

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

اسلحه, خیلی, وقته, تموم, اینجا, مغزهاست, تفنگ, براى, شليك, مغزهاى, ساخته, خالى, كردن, كتابخانه, دارد, كتابهای, زیادی, میخواند, نباید, هراسید, ترسید, تنها, مقدس, پندارد, هرگز, رانخوانده, دوستان, خودمه, کنین, بخونینش, خوشتون, نیومد, نطرتون, ودرموردش, بگین, کوچکم, دستش, آرام, دیوار, میگیرد, روبرو, نگاه, نمیکند, کوچکی, پایش, میخورد, افتد, باریک, خسته, میدوزد, میکشد, صدای, سقوط, وجودش, میپیچد, چیزی, درونش, میسوزد, دوباره, خودش, خورده, میبیند, انگار, میفشارد, اولین, نبودن, هیچکسها, کوچه, سیاه, ذهنش, معلوم, نیست, سوزش, دردهای, مدامش, خاکستر, آتشی, کرده, دودش, رفته, حواس, نگاهش, سنگفرش, کهنه, فرسوده, پیاده, میدهد, سنگهای, پاهایش, میرود, داند, امامیداند, راهی, بینهایت, نامعلوم, دیگر, برگشتی, نباشد, نگاهی, آمیخته, جنون, حتما, بهتر, ماندن, مترسک, پوشالی, مغزهای, پوچخواهد, جغدهای, بیدار, جریان, یابد, نزدیکتر, شانه, سنگینی, موجودات, غمگینترند, آنچه, خواب, آنان, سیاهی, میدیدند, درمی, یافتند, رازهای, مگویی, استینهای, بلند, تاریکش, پنهان, گمانم, انسان, متولد, آبستن, خفته, زخمی, زیرکانه, رخنه, ناله, غمگینشان, تارو, پودش, گوشه, قلبش, تسخیر, میکنند, اینگونه, درشب, ودرشب, ونماند, شاید, جایی, مکعب, معلق, آنقدر, کهکشان, سهوا, گناهان, ازدرخت, آویزان, شکارچیان, نشانده, برایش, نمانده, بشود, زاویه, نشست, برنگشت, هرجا, بنشینی, میخوری, گذرت, جاهایی, افتاد, گریزی, گزیری, چاره, حتمااین, ریشه, ابدها, سوزانده, نباشیم, مافقط, اونی, هستیم, اقلا, خوردن, مشارکت, کردیم, واستعداد, پرورش, ازراه, مطالعه, بلکه, وسیله, تفکر, توام, تمایل, اکثر, فضلا, شبیه, تلمبه, خالی, خودشان, موجب, افکارمردم, بکشند, بتدریج, قدرت, شوپنهاور, کرمها, ميتوانند, تنگناي, پيله, پروانه, رنگين, شوند, مارها, هزار, پوست, بيندازند, همان, خزنده, خطرناک, باقي, ميمانند, ريشمان, تيغه, ميکنيم, يکديگر, لبخندهاي, نمکي, ميزنيم, کلمه, عدالت, وِردِ, زبانمان, داعشي, پرچمِ, سياهش, مغزهامان, تکان, ميدهد, وقتي, خِرخِره, پشتِ, فرمانِ, ميجَويم, خيابان, کودکانمان, تماشاي, مراسمِ, اعدام, ميبريم, عقلِ, زنان, گِرد, ميدانيم, خوابهاشان, دروغهاي, مصلحت, آميزمان, سعدي, گورِ, خاموشش, رقصِ, ميدارد, شناگرانِ, ماهري, هستيم, هنوز, درياي, نديدهاند, نباشيم, اوني, بخوايم, فرار, بشيم, شايد, ميشد, تکوني, خودمون, بديم, نباشیمها, خستهتر, کنیم, اقلن, میکردیم,